۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

نامه سرگشاده اقای قدیانی به خامنه ایی.




من و امثال من در راه پیروزی انقلاب جان، مال و آزادی خویش را نگذاشته ایم که آقای علی خامنه ای اینگونه سلطنت کند

بسم الله الرحمن الرحیم

تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین (سوره قصص آیه ۸۳)


این سرای آخرت از آن کسانی است که در زمین برتری طلبی نمی کنند و سلطه طلب نیستند و در زمین فساد به پا نمی کنند و عاقبت از آن پرهیزگاران است.


این روزها مقارن است با دومین سالگرد عاشورای خونین حسینی جنبش سبز ایران(ششم دی ماه) و نیز اردوکشی خیابانی اصحاب استبداد در روز نهم دی ماه که سراسیمه و بنابر سنتی یزیدی، چندی پس از قلع و قمع آزادی خواهان و حق جویان به دستور مستبد حاکم به خیابان ها آورده شدند تا پا بر خون بنا حق ریخته عاشوراییان گذارده و مداحی اربابشان را کنند.

اما صحنه گردان ناشی این نمایش که البته طبق معمول پیش از هرکس هنرمندانه به کرده خویش می خند و داد سخن در مدح و ثنای آن سر می دهد، این حماسه خویش پردخته را یوم الله نام نهاده و بر آن است که از این غده پوسیده برای عریانی تن پادشاه، قبایی بدوزد و مشروعیت از دست رفته را به بزرگداشت این به اصطلاح یوم الله چاره ای اندیشد. غافل از آنکه حاصل بر هم زدن این ملغمه چیزی جز آن نیست که بوی تعفن تفرعن مشام هر آزاده و وجدان بیداری را بیش از پیش می آزارد و افاقه ای به حال روزگار رو به افول استبداد نمی کند.

از وفور مدح ها فرعون شد
کن ذلیل النفس هونا لاتسد(سوره فرقان، آیه ۶۴)

اگر استبداد امروز ایران آن مقدار حقیر است که قصد کرده سالروز هلهله فریب خوردگان و مزدورانش را بر سر قربانگاه حق جویی و آزادگی رابه روزی همچون هنگامه تاجگذاری شاهان بدل سازد، پس بهتر آنکه او را در جشن نمایش‌اش یاری داده و به قدر وسع و تکلیف خویش، گوشه ای از سیمای استبداد و استکبار وی را نمایان سازد که مولای متقیان و امیر قافله‌ی حق فرموده: «ما شککت فی الحق مذاریته: از آن زمان که حق را شناختم در آن گرفتار شک و دودلی نشدم

و این تکلیف بر افرادی چون من که جوانی خویش بر سر مبارزه با استبداد شاهنشاهی گذاشته و با امید بازستاندن حق جمهور مردم در اداره کشورشان در انقلاب اسلامی شرکت جسته و به شکل گیری نظام جمهوری اسلامی یاری رسانده ایم سنگین تر است. بنابراین امروز که چهره نکبت بار استبداد سلطانی بار دیگر آشکارا در این مملکت رخ نمایی کرده و بر حیات و ممات ساکنان آن حکومت می کند، نمی توان در برابر آن سکوت کرد و دم نیاورد. و از همین بابت است که اینک از زندان اوین این فریاد را بر می آورم.


باری من و امثال من در راه پیروزی انقلاب جان، مال و آزادی خویش را نگذاشته ایم که سه دهه بعد آقای علی خامنه ای اینگونه بر کشور سلطنت کند.

ملت ما از مشروطه تا انقلاب اسلامی آن همه رنج نکشید تا امروز فردی به نام ولایت فقیه قانون را در تمامی مراتب به بازیچه ای برای اعمال قدرت مطلقه خویش بدل سازد.

خیال مستبد امروز ایران این است که آرای این مردم در تعیین سرنوشت شان-که بی شک جلوه همراهی دست خداوند را باید در آن جست- اکنون برگه های قماری شوم در دست اوست، و حاشا که در برابر این خیال واهی لحظه ای کوتاه بیاییم، که به‌فرموده رسول اکرم :«افضل الجهاد کلمه حق عندالسلطان الجائر»
به مانند هر سلطان جائری، زندان، حصر، و خفه کردن هر بانگ مخالفی در صدر سیاست های مملکت داری رهبری قرار گرفته است و از این رو هرکس نگاه چپ به این مقام داشته باشد از یک شهروند عادی یا یک دانشجوی جوان تا صاحب منصبان پیشین نظام و یا حتی مجیز گویان دیروز بارگاه که امروز جریان انحرافی نام گرفته، بایستی طرد شده و زبان شان قطع شود.

البته شاید در نظر ایشان، با قدرت مطلقه ای که در دست دارند حبس مخالفان و نه سلب حیات آنان، حاصل لطف ملوکانه باشد، اما واقعیت آن است که این استبداد از تمام توان و بنیه خود برای سرکوب و بسط خفقان بهره می جوید و از هیچ خشونتی دریغ نمی ورزد، اما آنچه مانعی بر سر راه سرکوب افزون تر است، اولا خوف اوست و ثانیا آگاهی و مقاومت گسترده وسیع مردم در برابر وی است.

به گمان من درصدر جرائم رهبری، اعمال استبداد در کشور است و هر جرم و جنایت دیگری را باید پس از این فقره در شمار آورد، چرا که اگر ایشان مسوولیت جنایاتی همچون شلیک گلوله جنگی در معابر عمومی به شهروندان معترض حاضر در یک راهپیمایی مسالمت آمیز و آنچه از شکنجه و تجاوز بر سر پیر و جوان این مردم در کهریزک و یا سایر بازداشتگاههای پیدا و پنهان امنیتی و انتظامی آورده است، منتسب به فعل ماموران خویش سازد، استبداد جرمی است که او خود مباشرتا مرتکب شده است و به هیچ روی قابل انکار نیست.


قبضه کردن قدرت و قایل شدن حق مطلقه‌ی ابد مدت برای خود در اداره امور مملکت ایران، عملا مقابله با خواست تاریخی ملتی است که لااقل در یکصد و پنجاه سال گذشته، در جهت نفی استبداد و سلطنت مطلقه دمی از پای ننشسته اند، این تقابل نه تنها جرمی نابخشودنی که خیانتی آشکار نیز در حق آرمان ها و منافع ملی است. البته این جرم وجه گناه آلود دیگری نیز دارد که همانا استبداد به نام دین خداست که به قول علامه نائینی در تنبیه‌الامه استبداد دینی به مراتب ویرانگرتر از استبداد غیردینی است.

معمول است که مجرمان و گناهکاران را دعوت به عبرت از سرنوشت همقطارانشان کنند، اما چه می توان گفت هنگامی که وقاحت مجرمانه آنچنان شدت می یابد که بزهکار خود در ردیف اول مدعیان قرار می گیرد، و این مثال امروز موضع رهبری است در مواجهه با خزان مستبدان خاورمیانه و بهار دمکراسی در این منطقه.

در حالی که بهار عربی کاملا شبیه جنبش سبز مردم ایران است که علیه دیکتاتوری به پاخاسته اند و فریاد آزادی سر می دهند، مستبدان حاکم بر ایران آن قیام های ملی را به خود نسبت می دهند و به گونه ای تاسف بار داد سخن در مدح آنچه بیداری اسلامی می نامند، سر می نهند. با آنکه شخص رهبری به خوبی می داند که ماهیت حقیقی نهضت فراگیر امروز در خاورمیانه ضد استبدادی است، با این وجود لحظه ای با این پرسش ساده خلوت نمی کند که: چه تفاوتی است میان من و حسنی مبارک، یا سرهنگ قذافی و چرا استبداد در مصر و لیبی نامبارک و مذموم است و در ایران و سوریه ستودنی است؟

مگر نه اینکه در این کشورها نیز مجالس قانونگزاری با برگزرای انتخابات فرمایشی بر سر کار آمدند و منویات رهبر ابدمدت را انشا و صورت بندی قانونی می کردند؟ آیا آن ساقط شدگان همچون ایشان زندان و اسباب سرکوب نداشتند؟ البته پاسخ اظهار من الشمس است: تفاوتی در کار نیست، آسیاب به نوبت!

چند حرف و طمطراق و کار و بار
کار و حال خودببین و شرم دار
چند دعوی و دم باد و بروت
ای ترا خانه چو بیت عنکبوت

خودکامگی ام المفاسد است و این عمده فسادی است که یک کشور را به قهقرا و نگونبختی می کشاند. این که امروز در دوره دولت و مجلس مطلوب و منتخب آقای خامنه ای براساس گزارش دستگاه قضایی منتسب به وی بزرگترین فسادمالی تاریخ رقم می خورد و عملا دولت دست نشانده ایشان در قامت دزدان سرگردنه و همچون مهاجمان مغول و تاتار به غارت بیت المال این ملت مظلوم سرگرم است، علت آن را باید در استبداد مقام رهبری جستجو کرد. اینکه کرامت شهروندان ایرانی در بسیاری از کشورهای خدشه دار می گردد و رفتارهایی به دور از شان این ملت صلح طلب و خوشنام در مبادی ورودی کشورها در برابر اتباع ایرانی صورت می گیرد و اتهام
های ناروا به آنها نسبت داده می شود نتیجه چیست؟ جز اینکه در ابتدا حیثیت و ارزش انسانی ایرانیان در کشور خودشان توسط دستگاه حکومتی به هیچ انگاشته می شود.

اینکه امروز تحریم های گسترده و سایه شوم جنگ، اقتصاد این کشور را به سوی اضمحلال برده و ترکتاری سران سپاه مجالی برای کسب و کار و فعالیت اقتصادی آزادانه و مستقل مردم عادی باقی نگذاشته حاصل چیست جز خودکامگی شخص رهبری در عرصه های مختلف حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران؟

این تحقیر و خفت ملی که ایران در صحنه بین المللی دچار آن شده است و به عنوان مثال کشتی های ما جرات برافراشتن پرچم ایران را نداشته و هر روز در آبهای بین المللی پرچم عاریتی یکی از کشورهای ذره ای را بالا می برند، دستاورد حکمرانی مستبدانه در ایران است، حال اگر آقای خامنه ای سرخوش از ساخت ناوشکن جنگی به دنبال دزدان دریایی در خلیج عدن است، اینها جز هدر دادن منابع ملی چه منفعتی برای ملتی دارد که حتی حق ندارد بداند درصد بیکاری اش واقعا چقدر است؟ و یا در زیر بار تورم چند درصدی کمر خم می کند؟

رسانه های دروغ پرداز که در واقع خواب گذران بارگاه سلطان اند هر روز به روال ارباب شان از خباثت دشمن می گویند و برای نقض حقوق بشر در اروپا و آمریکا نوحه سرایی می کنند و چماق تحریم و تهدید نظامی را بر سر افکار عمومی می کوبند آیا شجاعت دارند که تنها یکبار حقیقت را رک و پوست کنده به مخالفان خود بگویند که در حال حاضر دشمن اول این آب و خاک شخص رهبری و سیاست های نابخردانه اش است؟

صاحبان قدرت که این روزها پا در تدارک انتخاباتی صوری و نمایشی در جهت اثبات ادعای مشروعیت شان هستید اگر واقعا بر این باورند که رهبرشان محبوب ترین چهره در نزد مردم است و ملت در لیبک به او به سوی صندوق های رای خواهند شتافت برای سنجش این ادعا یکبار هم که شده به حق تضمین شده ملت در اصل ۲۷ قانون اساسی گردن نهند و با آزاد ساختن رهبران شجاع و مقاوم جنبش سبز اعتراضی آقایان موسوی و کروبی بنگرند که چگونه سیل مشتاق میلیونها ایرانی آزادی خواه در خیایان ها جاری شده و فاتحه استبداد را می خوانند. این کمترین خواسته ای است که ما از رهبری داریم که در خطبه های نمازجمعه اش با توسل به ترفندهای گوناگون قصد دارد خود را حاکمی دمکراتیک معرفی کند.

البته از آنجا که رهبر کنونی ایران شجاعت در اختیار قرار دادن چنین فرصتی را به مخالفان خود ندارد باید انتظار آن را داشته باشد که مردم تحت ستم از هر فرصت و روزی برای ابراز مخالفت با او بهره بگیرند: بی گمان همانگونه که انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و حوادث پس از آن تا به امروز به عرصه ای برای بیان این مخالفت بدل شده است، تحریم یکپارچه و فعال انتخابات مجلس نهم که انتخاباتی غیرقانونی است، نیز مجالی خواهد بود برای نشان دادن بی اعتباری و عدم مشروعیت نظام کنونی که نه جمهوری است و نه اسلامی و نیز بی اعتباری عالی ترین مقام آن.

آقای خامنه ای در بخشی از سخنرانی خود در کرمانشاه پرسش هایی را مطح کرد که به جاست در این مجال با صراحت به این سوالات پاسخ داده شود. در این سخنرانی گفته شد: آیا نظام روزی پیر و از کار افتاده خواهد شد؟ آیا راهی برای جلوگیری از فرسودگی وجود دارد؟ و آیا اگر این وضع پیش آمد راه علاجی وجود خواهد داشت؟»

پاسخ من به این پرسش این است:

آری! اعمال استبدادی و خودکامگی از سوی جنابعالی، نظام بر آمده از انقلاب اسلامی را به فرسودگی و آستانه فروپاشی کشانده است، اگر در پی راه و علاج هستید چاره کار در تغییرساختار ریاستی به پارلمانی و یا تغییرات صوری دگر نیست، بلکه علاج کار در این کشور در آن است که جنابعالی از این قدرت دست کشیده، عشق به قدرت را از دل بیرون کنید و از سرراه این ملت مظلوم و جمهوری اسلامی کنار روید.

و در نهایت همگی به یاد داشته باشیم که بر خلاف هر آنچه از قلت ونازکی می شکند ظلم و جور از فربه گی هرچه بیشتر فرو می پاشد.

جهد فرعونی چو بی توفیق بود
هرچه او میدوخت آن تفتیق بود


ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب

ابوالفضل قدیانی
بند ۳۵۰
دیماه ۱۳۹۰


۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

"اقای خامنه ایی" دروغ کنتورنمی اندازد.


( بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگزرد)
درود بردوستان : ابتدا سخن میگویم (2سال)از بازداشت اقای مهندس حشمت الله طبرزدی گذشت. (2سال)بدون یک روز مرخصی .اما این شیر مرد هم چون کوه استوار برسر ارمانها واهداف خود مانده است .نه تنها اقای طبرزدی عزیز که بسیار عزیزانمان در دخمه های این نظام ،بدون کمترین امکانات  عمر سر میکنند. وخطاب به سران نظام میگویم .دیر یا زود،دور یا نزدیک حکومت شما به پایان میرسد. وجوابگوی اعمال ننگین خود خواهید بود. وباز اظهار میدارم دیر یا زود ،دور یا نزدیک قطار مرگ برای همه مااز راه میرسد .وهرکدام از ما به نوبت بران سوار میشویم وازاین جهان هستی میرویم .دراین دنیا چیزی از من وشما برجا نمی ماند جز یادونامی ،که به نیکی یاد شود یا به بدی واینده گان درباره ان به قضاوت خواهند نشت.اما مطمئن باشید عزیزانی که دربرابرظلم ایستادند. نام ویاد انهابه نیکی وجاودانه برده خواهدشد . امسال شما یادونامی به بدی ودروغگو بودن دربین اینده گان  خواهید داشت .پس به امید انروز مطلب خود را مینویسم وبه قول حافظ شیرین سخن :(فاش میگویم از سخن خود دل شادم   بنده عشقم ازهردوجهان ازادم)
"اقای خامنه ایی" در تاریخ( 7دی1390 )در دیدار وزیر، مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی سخنانی ایراد کردند. که من به گوشه ایی از سخنان ایشان اشاره میکنم وجوابهایی به حرفهای ایشان میدهم .
 (1)به نقل از خبرگزاری رجانیوز: رهبر انقلاب با یادآوری نگرانی و وحشت جبهه استكبار از نام اسلام افزودند: اسلام با پایه‌ها و مبانی استكبار یعنی ظلم و تجاوز و اشغالگری مبارزه می‌كند به همین علت زورگویان جهانی از نفسِ گرایش ملت‌ها به اسلام متوحش می‌شوند، همچنان‌كه در حوادث ماه‌های اخیر منطقه، از ظواهر و نشانه‌های اسلامی بودن تظاهرات ملت‌ها و پیروزی اسلام‌گرایان در انتخابات، علناً ابراز نگرانی كرده‌اند. ایشان در تبیین بیشتر خصومت گسترده مستكبران جهان با نظام اسلامی، نقش اسلام را در شكل‌گیری جمهوری اسلامی و پیشرفت‌های 3 دهه اخیر ملت ایران، نقشی بی‌همتا دانستند و خاطرنشان كردند: نظام منتخب ملت ایران، با نام اسلام و با برجسته كردن شعارهای اسلامی به پیش رفته است به گونه‌ای كه اكنون دانشمندان جوان این سرزمین در علوم و صنایع بسیار پیشرفته نظیر هسته‌ای و نانو، با افتخار از بسیجی بودن خود سخن می‌گویند و استكبار نیز به همین علت یعنی به دلیل نقش‌آفرینی مبنایی اسلام در این سرزمین، به مقابله با جمهوری اسلامی مشغول است.
(1) " اقای خامنه ایی" فرموده ایید : استکبار از نام اسلام وحشت دارد. واسلام با ظلم وتجاوز واشغالگری مبارزه میکند. من میگویم دروغ میگویید .  اکثرکشورهای اسلامی با همان استکباری که منظور شما امریکا ،انگلیس، فرانسه و.............بسیاری از کشورهای دیگر است رابطه دوستانه وصمیمی دارند، ودر تمام کشورهای استکباری که شما میگویید ،در ان مسلمانان به راحتی زندگی میکنند بدون ذره ایی ضایع شدن حقشان ونمونه اش شیعه های طرفدار شما که درهمان کشورهای استکباری علاوه برانجام فرائض خود مراسم عزاداری عاشورا راهم در خیابانهای انها انجام میدهند وکسی به انها تعرضی نمیکند.حتی خود شما هم  تا همین نزدیکیها از فن اوری شرکتهای (فرانسه وانگلیس)در صنایع نفتی ،گازی وبسیاری دیگر استفاده میکردید وبا تحریم شدن حکومت جمهوری اسلامی. خود ان شرکتها پا از ایران بیرون کشیدند.     وکشوری از به قدرت رسیدن اسلامگرایان در کشورهای منطقه  ابراز نگرانی نمیکند. .بلکه ازبه قدرت رسیدن اسلام متحجر(اسلام طالبانی واسلام جمهوری اسلامی) ترس دارند. چون این نوع اسلام جز ویرا نی ،نابودی ،فقر،تجاوزوقتل ندارد. اقای خامنه ایی در کدام یک از مثالها که زدید پیشرفت کردید وبه خودکفایی رسیده ایید .درانرژی هسته ایی که هنوز دستتان به طرف روسیه دراز است ، وباجها دادید. ازجمله  سهم (50٪)دریای مازندران که روزی به ایران تعلق داشت هنوز معلوم نیست چقدرسهم به ایران رسیده ودربقیه فناوریها جزکپی کردن و فرستادن نیرو به کشورهای صاحب فن برای اموزش در ان کشورها واوردن علم خود چه کار کرده ایید .پس میبینید چیزی جز دروغ نگفتید.                                                                                    
(2) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خصومت زورگویان جهانی با ایران اسلامی را موجب بروز چالش‌هایی فراتر از چالش‌های معمول در مسیر دیپلماسی كشور برشمردند و با استناد به این واقعیت، به فعالان دستگاه سیاسی خارجی تأكید كردند: فعالیت مؤثر در این عرصه، در درجه اول نیازمند قوت قلب، اعتماد به نفس و عزم راسخی است كه جز با اخلاص و توكل، اعتماد به پروردگار، حسن ظن به وعده‌های صادق الهی و استحكام درونی ساختار دستگاه دیپلماسی، بدست نخواهد آمد.

(2)" اقای خامنه ایی" میتوان از سخنان شما این نتیجه را گرفت. که باهمان فعالیت موثر به فرموده شما که نیازمند قوت قلب، اعتماد به نفس و عزم راسخی است كه جز با اخلاص و توكل، اعتماد به پروردگار، حسن ظن به وعده‌های صادق الهی و استحكام درونی که شما فرمودید برای ساختار دیپلماسی لازم است .الان جمهوری اسلامی به این حد از انزوای جهانی رسیده که جز کشورهای برادر شما از جمله(چین،روسیه،ونزوئلا،سوریه والا اخر) انهم برای به یغما بردن ثروت ایران مورد حمایت از طرف جایی وکشور دیگری نیستید. اقای خامنه ایی کمی اطراف خودرا نگاه کنید . وکشورهایی که باشما رابطه دارند را برانداز کنید .حتما به حرف من میرسید وکذب بودن سخنان خود را متوجه میشوید.
(3) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، جایگاه كنونی جمهوری اسلامی را از نشانه‌های آشكار تحقق وعده‌های الهی به مؤمنان مجاهد خواندند و خاطرنشان كردند: در پرتو ایمانِ توأم با تلاش و مجاهدت ملت و مسئولان، تهی دستی و غربت اوایل انقلاب اكنون به سربلندی و عزت تبدیل شده است به گونه‌ای كه شعارهای ملت ایران اكنون در كشورهایی شنیده می‌شود كه 30 سال با این ملت دشمنی كرده‌اند و این، معنای حقیقی پیشرفت و استحكام و قدرت است. رهبر انقلاب، با اشاره به فریادهای الله اكبر و دیگر شعارها و نشانه‌های اسلامی در مصرِ حسنی مبارك و انور سادات افزودند: مهم نیست كه این شعارها از كجا الهام گرفته است مهم این است كه حرف‌ها، شعارها و خواسته‌های 30 ساله ملت ایران، اكنون در خاورمیانه، خلیج فارس و شمال افریقا، سبز شده است و این حقیقت، مصداق روشن وعده پروردگار كریم در یاری رساندن به ملت مؤمن ایران است كه با تحمل سختی‌ها، در صراط مستقیم الهی تلاش و مبارزه كرده است
(3)"اقای خامنه ایی" در هنگام گفتن این حرفهای کذب خود تعجب نکردید از گفتارتان. جایگاه امروزجمهوری اسلامی کجاست .جزشناخته شدن به عنوان یک نظام (متحجر ،واپس گرا،تروریست وتروریست پرور)وقرارگرفتن درانزوای کامل جهانی.منظورتان ازتهی دستی وغربت اوائل حکومت .تهی دستی خود وعوامل نظام باید باشد .چون دران زمان اقتصاد،سیاست،فرهنگ و..........بسیار موارد ایران بسیار قویتر از الان بود ومردم دررفاه بیشتراز حال حاضر،اما شما اقایان شاید با چپاول ثروت ایران ازتهی دستی نجات یافته باشید .اما ازغربت به سربلندی نرسیدید بلکه به سرافکنده گی راه یافتید. در پرتوهمان ایمان ،تلاش ومجاهدت که فرمودید.   اقای خامنه ایی شعار الله اکبرکه نشانه اسلامی بودن دانستید .مگرتا بحال در کشورهای عربی گفته نمیشد مگراین دین اسلام دین عربی نیست .نکند دین اسلام فارسی است وشما ان رابرای اعراب صادرکردید.درتمام کشورهای عربی همه انها دین خود را دارند واعتقاد اسلامی خودرا ولازم به صادر کردن شعار نیست .بلکه الله اکبر کلمه عربی است واعراب برای ما ان را صادر کردند. وتمام قیامهای کشورهای عربی نه برای رسیدن به اسلام بلکه نجات از دیکتاتوری است. از جمله مردم سوریه  که روبروی یار غار شما حکومت دیکتاتوری بشار اسد مانده اند ورو به سرنگونی ان اورده اند.
(4) رهبر انقلاب اسلامی در  پایان سخنانشان با اشاره به پیشرفت‌های مستمر كشور افزودند: البته در این حركت عمومی رو به جلو، كمبودها و نواقصی در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و دیگر زمینه‌ها وجود دارد اما مهم این است كه می‌خواهیم آنها را برطرف كنیم ضمن اینكه این نواقص به مراتب كمتر از آن است كه دشمن با بزرگ‌نمایی مطرح می‌كند، تا نقاط قوت را بپوشاند

(4)" اقای خامنه ایی" نه تنهاکشور ایران پیشرفت مستمر نداشته .بلکه حتی پیشرفتهای مقطعی هم دران به ان حدنیست که در گفتار بیاید .ایرانی که یک روزدربرابر بسیاری ازکشورهای دنیا ازنظر اقتصادی،سیاسی، فرهنگی وبسیاری از موارد دیگر سرامد بود اکنون .ازان کشورها بسیار عقب مانده تر شده .اقای خامنه ایی چشم بستن وهرحرفی رازدن ارزش ندارد. بلکه باچشم بازوبا دلیل ومدرک سخن گفتن کاری بجا ودرخوراست. وگرنه اقای خامنه ایی دروغ کنتور نمی اندازد. فقط خفت می اورد.
زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران

نویسنده گان (ستار ومریم).


۱۳۹۰ دی ۴, یکشنبه

اقای مهدوی کنی در رفتن مسیر الهی موفق باشید



درود بر دوستان . "اقای مهدوی کنی ریاست مجلس خبرگان" درمصاحبه با خبرگزاری مهر سخنانی به مناسبت روز کذایی( 9 دی) ایراد فرمودند. وجای بسی تعجب وشگفتی است کسی که خود را روحانی میداند و(مروج دین)و باداشتن سن بالا ومریضی شدیدوسخت ،که کار او به دنیا امروز وفردا است ،چنین سخنانی بگوید انهم دروغ ووقیحانه وهنوز بفکر نگه داشتن جاه ومقام خود باشد . بعضی اوقات گمان میبرم (خدا نیز از دست این اقایان واعمال انها گریه میکند) گوشه هایی از سخنان ریاست مجلس خبرگان را مینویسم وجوابهایی به سخنان ایشان میدهم
(1)رئیس مجلس خبرگان در پیامی: 9 دی روز بزرگداشت انسجام اسلامی براساس آموزه "تولی و تبری" است رئیس مجلس خبرگان رهبری با انتشار پیامی درباره سالروز 9 دی تاکید کرد که این روز ، روز همصدایی ملت با رهبری معظم انقلاب اسلامی مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی و بزرگداشت انسجام اسلامی براساس آموزه دینی "تولی و تبری" است.
(1) اقای مهدوی کنی ریاست مجلس خبرگان .شما به عنوان یک ریاست مجلس بی تاثیر وبا اهمیت در ظاهر وبی اهمیت درباطن ،اول این را باید بدانید وتوضیح دهید معنی (تولی وتبری)چیست .چون مردم ما ایرانی هستند ومانند شما علاقه ایی به یاد گرفتن زبان عربی ندارند .واقای مهدوی کنی در لفافه سخن گفتن برای مردم ،کار درستی نیست وباعث گمراه شدن مردم است .معنی (تولی وتبری) را برای دوستان عرض میکنم کاری که اقای مهدوی کنی، کلی گویی کرده(تولی وتبری ) دو اصطلاح قرانی است که شیعه ها به نفع خود از ان بهره برداری کردند . «تولی» به معنی اعتقاد به امامت و خلافت ائمه اطهار علیهم السلام و اظهار دوستی و علاقه نسبت به ایشان و  ( تبری) به معنی دشمنی و بیزاری از دشمنان آنان و لعن و نفرین بر آن هاست . لازم به ذکر است بگویم من خودم معنی این دوکلمه را در گوگل سرچ کردم .  ومنظور اقای مهدوی کنی عواملی که در (9 دی) بیرون امدند. وانها را مردم خطاب کرده است .این بوده که که ان به ظاهر مردم اقای خامنه ایی را چون امامی برای خود میدانند وبه ان اعتقاد دارند. اقای مهدوی کنی در این امر شکی نیست ان عناصر، اقای خامنه ایی را حتی جای خدا بدانند. شما اگر به سخنان" اقای صدیقی " درنماز جمعه چند وقت قبل مراجعه کنید ایشان اختیار زن ریاست جمهوری را هم در دست رهبر دانستند .شاید این امر برای شما هم صدق کند اما از نظر اکثزیت مردم نه شما ونه اقای خامنه ایی جایگاهی ندارید . واین امر را میتوانید با یک همه پرسی ازاد مشخص کنید
(2)ایشان در ادامه سخنان فرمودند:  یوم‌الله 9 دی ماه در سال 1388 روزی ماندگار در صفحات تاریخ زرین انقلاب اسلامی است. بدون شک این روز بزرگ یک نقطه عطفی است که عظمت ملت ایران را بیش از پیش در نگاه جهانیان برجسته‌تر می‌نمایاند. عمل به هنگام و تشخیص به موقع و تجلی ایمان دینی در دفاع از اسلام و انقلاب و رهبری مهمترین ویژگی 9 دی ماه است این ویژگی به حدی بزرگ بود
که از نگاه رسانه‌های دوست و دشمن پنهان نماند.   
(2) "اقای مهدوی کنی " در این امر شکی نیست .که  (9 دی) روز خدا بود واین روز واقعا شما وعناصرشما، خود را در ان تجمع به دنیا نشان دادند. از سخنگوی ان روز" اقای علم الهدی" که مخالفان نظام را گوساله وبزغاله خواند وادب سخن گفتن سران نظام را را به رخ دنیا کشاند و از تجمع کننده گان که برای گرفتن کیک وساندیس، مانند گرگهای گرسنه همدیگر را میدریدند. ارادت خود را به نظام،اسلام ورهبری با تمام وجود نشان دادند. واقعا نه تنها ازنگاه رسانه های دنیا دور نماند بلکه از نگاه مردم ایران که هیچ از نگاه مردم دنیا هم دور نماند. وجای تقدیروتشکردارد،که چنان خود را مفتضح کردید.
(3) "اقای مهدوی کنی در اظهاراتی بیان داشت :  حوادث تلخی در سال 88 به مناسبت دهمین دوره رقابت‌های ریاست جمهوری به وقوع پیوست، عده‌ای با عبور از خطوط قرمز نظام به ملت و رهبری مظلوم انقلاب بی‌مهری کردند و متاسفانه با دشمنان قسم خورده نظام همصدا شدند. این‌ها کید و مکر شیطان بزرگ را نادیده گرفتند و در زمین دشمن بازی خطرناکی را علیه امنیت و مصالح ملی آغاز کردند که هنوز آن را خاتمه نداده‌اند. اینجانب از باب خیرخواهی به آنها می‌گویم تا فرصت باقی است به دامن ملت برگردند و روز 9 دی را روز بازگشت به مردم و انقلاب بدانند.
 
(3) "اقای مهدوی کنی" در سال 88اتفاقات تلخی اتفاق افتاد. البته نه بی مهری به رهبری شده باشد. بلکه از طرف رهبری به مردمی که خواستار گرفتن حق خود وفقط دست به اعتراضات مسالمت امیز زده بودند .کاش بی مهری صورت میگرفت . از (ضرب وشتم ،شکنجه ،تجاوز،قتل وغارت) وتا بی نهایت اعمال زشت وشنیع. که نه در وصف اید که در فهم نگنجد. وتفسیر اشتباه میکنید.  با اعمال زشت وزننده شما ویاران شما ضربه به امنیت ملی وبین المللی ایران خورد. حال بازگشت مردم را به 9 دی میکنید. به همان فضاحت سخن گفتن سران نظام ، وبخاطر به دست اوردن کیک وساندیس مجانی دریدن عناصرتان توسط همدیگر ،شما باید به راه درستی وصداقت باز گردید وگرنه مردم جز خواستن حق خود درخواستی نداشتند .اما عوامل شما از هیچ ظلمی کم نگذاشتند..

(4)اقای مهدوی کنی اظهار داشتند:  یوم الله 9 دی روز درخشش حضور جوانان و نوجوانانی بود که به نمایندگی از نسل سوم انقلاب در میادین و خیابان‌ها حضور یافتند و صیانت از انقلاب و اسلام را از نسل پیشین تحویل گرفتند. این حضور بی‌نظیر دشمن را برای ضربه به انقلاب ناامید کرد. امروز نسل سوم انقلاب در جای جای صحنه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... حضور دارد و مومنانه‌تر از نسل اول و دوم در راه تداوم انقلاب گام برمی‌دارد.
(
4)اقای مهدوی کنی سری به کوچه ها وخیابانهازده ایید؟ به دادگاها چطور ؟ به پارکها در روزوشب و.........................سرزده ایید ؟.نسلی که در دوران حکومت شما به ثمر نشست ازفقر وفلاکت .به اعتیاد ،فحشا ،دزدی و............هزاران بیچاره گی رسید،به کارتن خوابی رسید. اماری که مسئولان نظام . از وضعیت جامعه میدهند ،برخلاف حرفهای شما است ،چیزی که درجامعه امروزمشخص است دروغ بودن حرف شما است. در کدام وضعیت پیشرفت شده است. اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی و...........از لحاظ فرهنگی بسته شدن سینما ها دور شدن مردم از اداب وسنتهای خود . از لحاظ اجتماعی فقر ،فساد وفحشا و..........بیداد میکند.از لحاظ اقتصادی .بیکاری ، تورم نقد ینگی...............ونمونه چپاول اخر اختلاس   میلیاردتومانی که دست سران نظام در ان نمایان است ودم خروس نمایان است.3000

(5) در پایان سخنان خود اقای مهدوی کنی اظهار داشتند:  مجلس خبرگان رهبری با تاسی به ملت بزرگ ایران در صیانت از جایگاه ولایت فقیه با بهره‌گیری از پیام مردم آگاه و بصیر ایران در روز قیام 9 دی اعلام می‌دارد، فقهای بزرگ و علمای بصیر خبرگان رهبری همان مسیری را می‌روند که ملت در 15 خرداد 42، 22 بهمن 57 و نیز 9 دی 88 با امدادهای الهی رفتند.  این مسیر یک مسیر الهی و مقدس است..
(5) اقای مهدوی کنی حرفهای عجیبی میزنید که مرغ پخته در ظرف به خنده در میاید .ریاست مجلس خبرگان کار این مجلس چیست ؟تاسی از رهبری یا رهبری تاسی ،راهنمایی پذیری وحرف شنوی داشتن از مجلس خبرگان. ایا غیر از این است که مجلس خبرگان  باید به کارهای رهبری نظارت کند ورهبری گزارش دهد اعمال وکارهای خودرا  به این مجلس بدهد . شما به من یک نمونه در این 32سال نشان دهید که رهبری در جلسه مجلس خبرگان حاضر شده . غیر از این است که در سال 2بار جلسه کذایی برپا میکنید ،بعد همه اعضائ مجلس خبرگان به دست بوسی ومجیز گویی رهبر میروید .بجای اینکه رهبر به پاسخگویی بیاید.این مسیر مقدس والهی است که اظهار میکنید .چاپلوسی کردن وخاک برسر خود ریختن .اقای مهدوی کنی مزاحم ،شما نمیشوم تا بتوانید به راحتی به مسیر الهی ،چاپلوسی ،تعریف وتمجید و...............هر گونه خار کردن خود ادامه دهید . باشد که به زودی در مظهر مردم ایران شرمنده وسرافکنده باشید زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران .
نویسنده گان (ستار ومریم )

.