حقوق بشر، در ایران مایه نگرانی است! یا مایه شرمساری؟
درود بردوستان.( بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگزرد)
درمدت 33سال که ازعمر نظام جمهوری اسلامی میگذرد. در اکثرسالها وماهها وروزها، نَظام جمهوری اسلامی از طرف جوامع ، کنوانسیونها، سازمانها ونهادهای حقوق بشری به نقض حقوق بشرمحکوم شده است. اکنون درتاریخ 11/2/91 درگزارش حقوق بشروزارت امورخارجه انگلیس، وضع حقوق بشردر ایران را نگران کننده خواند. تا کنون 2بار برای بررسی وضعیت حقوق بشردر نظام جمهوری اسلامی، ازطرف نهاد حقوق بشرسازمان ملل متحد بازرس ویژه حقوق بشربرای ارائه گزارش حقوق بشرایران معرفی کرده. اما تاکنون جمهوری اسلامی با هربهانه ایی، از اجازه ورود ویا بازدید به گزارشگران حقوق بشرامتناع کرده، ویا در صورت اجازه ورود بازرس اول در دهه 70یا با وی همکاری نکردند ودر صورت همکاری، این همکاری بطوری بودیا بازرس ویژه را بجاهایی فرستادند، که زندانیان سیاسی درانجا نگهداری نمیشدند ویا افراد دیگری را بجای زندانی سیاسی جا زدند که باعث فریب بازرس سازمان حقوق بشر در دهه70 گردید. اما از دهه 70 به این سو وبا وخیم ترشدن وضع حقوق بشرایران. مخصوصا در چند سال اخیروقرار دادن بازرس ویژه دیگری برای بررسی نقض حقوق بشر درایران. انهم با شرایطی که ایران میخواست شرایط مورد نظر ایران به این شرح بود: اول انکه بازرس زن نباشد! دوم عرب نباشد! سوم مسلمان باشد! بعداز تعیین شدن بازرس با شرایط درخواست شده ایران از ورود بازرس ویژه حقوق بشر به ایران جلوگیری کرد! اقای محمدجوادلاریجانی رئیس حقوق بشرقوه قضائیه بعداز ارائه گزارش اول گزارشگر حقوق بشر، وی را متهم به امریکایی واسرائیلی بودن کردو وضع حقوق بشر را در ایران مناسب دانست. حال جای تعجب و تامل دراین نکته است. اگر نگرانی برای وضعیت حقوق بشر درایران جای نگرانی نیست و زندانیان در شرایط مناسب به سر میبرند. نگرانی وچالش نظام جمهوری اسلامی با جامعه جهانی ازعدم اجازه ورود بازرس سازمان حقوق بشرانهم با شرایطی که خود درخواست کرده چیست؟ و اگر وضعیت روحی وجسمی زندانیان مناسب است. خبرهایی که هر روز از وخامت حال زندانیان به منتشر میشود چه معنی دارد.
حال واقع بینانه به مسئله بنگریم، میخواهیم خودرا به عنوان یک ایرانی، دوراز خودخواهی خود بینی وبی طرفانه بدون دشمنی وخصومت با نظام جمهوری اسلامی. ودخالت دادن گزارشهای نهادها ، سازمانهای جهانی، ویا کشورهای مختلف درباره وضعیت، حقوق بشر ایران، خود به عنوان یک ایرانی با قاضی قراردادن وجدان خود بین نظام جمهوری اسلامی وخودمان وضعیت حقوق بشر نظام رابررسی کنیم. ببینیم وضعیت حقوق بشر ایران نگران کننده است! یا شرمسار کننده؟ سعی میکنم مطلبم را طولانی نکنم . و وجدان خودمان را زیاد خسته نکنیم.
اول یکی از شرایط ازادی و رعایت حقوق بشر، ازادی سخن وبیان وابراز عقیده است. این مسئله چقدر درنظام جمهوری اسلامی رعایت میشود؟ اگر وجدان را قاضی کنیم بدون ذره ایی دشمنی با نظام، میبینیم که اصلا ازادی بیان وابرازعقیده ایی نیست! مثال، تمام نشریات بسته شده اند و سایتهای اینترنت فیلتر شما یا سخن وابراز عقیده مخالف نمی توانید کنید چون دردم با مشت ولگد عوامل نظام روبرو میشوید وبازداشت میشوید! ویا اگراظهار نظروابراز عقیده کردیدو انزمان برخوردی باشما نشد، به سرعت و در سریعترین زمان باید جوابگوی بیان خود باشید وهزینه ان را بپردازید! مگر انکه به نفع نظام سخن رانده باشید! دومین قسمت از داشتن ازادی و رعایت حقوق بشر. داشتن سندیکا و یا نهادها برای حفاظت ازخق کلیه اقشار جامعه در هر صنف که مشغول هستند. ایا در ایران چیزی به عنوان سندیکا وجود دارد؟ واگر سندیکایی هم باشد قدرت ان چه اندازه است؟ واکثر کسانیکه عضو این سندیکاها بودند دچار چه عواقبی شدند؟ مثال رضا شهابی ومنصور اصانلو. الان مدت5سال است از اعتراض و راهپیمایی روزکارگر جلوگیری میشود! حال بدون ذره ایی دشمنی با نظام جمهوری اسلامی و پرسیدن از وجدان خودچه کسی مقصر است. نظام جمهوری اسلامی و یا کشورهای بیگانه؟ از بسیارموارد میگذریم چون همه یک نتیجه میدهد. میرویم سراغ انسانهای زنده ایی، که جرمشان گفتن و ابراز عقیده است ویا کسانیکه باید مدافع انها باشند. یکی از موارد رعایت حقوق بشر احترام گذاشتن به یک متهم، داشتن حق وکیل و برپایی دادگاه عادل برای محاکمه وی. وحتی پس از محکوم شدن رعایت حقوق یک انسان در زندان. سراغ زندانیان موادمخدر، منگراتی واز این قبیل جرائم نمیرویم که متهم به مخالفت باشرع ودین نشده باشیم. زندانی که بخاطر برپایی یک حزب وگروه در چهارچوب این نظام، فقط بخاطر اعتراض به سیاستهای اشتباه نظام بازداشت میشودویا جوان دانشجو، فعال کارگری، فعال عقیدتی در یک جلسه سخنرانی میکند .معضلات ومشکلات اقشار جامعه را میگویددرنظام جمهوری اسلامی چگونه با او برخورد میشود؟ بدون وکیل وبی خبر از همه جا ماها وشایدسالها درسلول انفرادی میماندتا انچه را که بازجو مایل است اعتراف کند! وکیلی که جایگاه او در حد یک قاضی است وکسی حق تعرض به او را ندارد به جرم دفاع ازیک فعال زندانی که اولین اصل حقوق بشر، یعنی ازادی بیان وعقیده راعمل کرده، بازداشت میشودبه زندان میرودو حکمهای سنگین میگیرد! که اسامی فعالین و وکلا بسیار هستندکه الان بخاطر گفتن حقیقت درزندانها هستند! حال خود بگوییم و با وجدان خود خلوت کنیم ایا سازمانهاو کشورهادروغ میگویند یا این نظام جمهوری اسلامی است که پا بر انسانیت و وجدان نهاده؟ ایاواقعا وضعیت حقوق بشردر ایران نگران کننده است یا شرمسار کننده؟ چگونه به خود نمی اییم وبنیان این حکومت فاسد را از ریشه برنمی کَنیم؟ چگونه وکی به بیداری وهشیاری خواهیم رسید؟ این حقوق بشر مایه نگرانی نیست! مایه شرمساری برای هر ایرانی ازادیخواه است.در اخر باز، از ایرانیان ازادیخواه میپرسم.
حقوق بشر، در ایران مایه نگرانی است! یا مایه شرمساری؟
زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار