مدتی است که دعوای بیت رهبری و ریاست جمهوری
بعداز مدتی آرامش نصف ونیمه، به طور غیر مستقیم آغاز گشته! بعد از به زندان
فرستاده شدن مشاور مطبوعاتی ریاست جمهور علی اکبر جوانفکر، آقای احمدی نژاد دلتنگ
دیدار یارگشته و به بهانه نظارت بر اجرای کامل وعادلانه قانون اساسی از زندان اوین
بازدید کند و به طوری ایشان می خواهد خود را از نقش یک ویرانگر و ضایع کننده حقوق
افراد به مدافع حقوق بشر تبدیل کند! در این میان آقای احمدی نژاد اصل113 قانون اساسی را یاد می کند که به ایشان برای
نظارت کامل قانون اساسی اجازه می دهد، از آن سو ریاست قوه قضائیه که مُنتسب بطور
مستقیم از طرف آقای خامنه ای است، نامه احمدی نژاد را ازفهم وبرداشت نا صحیح ایشان
دانست وبه نوعی رئیس جمهور را به نادانی از فهم قانون اساسی معرفی کرد! به گزارش
خبرگزاری مهر: رئیس قوه قضائیه نامه اخیر رئیسجمهور را
مصداقی از برداشت و فهم ناصحیح از قانون دانست و گفت: اگر ادعا شود که رئیسجمهور حق
دارد بدون هماهنگی و اجازه دستگاه قضایی به زندانها سر بزند این خلاف قانون اساسی
است. ایشان بعداز طوماری سُخنرانی گفته
جواب آقای رئیس جمهوررا درنامه ای خواهد داد. و اظهار داشته تفسبیرقانون اساسی با
شورای نگهبان است، یعنی مرجع دیگری که باز به نوعی بطور مُستقیم زیر نظر آقای
خامنه ای است نه ریاست جمهور. دیگر کسی نیست که درجامعه درون مرز وبرون مرز نداند
به طور کل تمام ارگان و قوای نظام در نظام جمهوری اسلامی به طور مستقیم وغیر
مستقیم زیر نظر رهبر است! آقای رئیس جمهور که روزی نورچشمی رهبر بود الان سینه به
سینه رهبر مانده! ایشان که با حمایت رهبر اقتصاد ایران را به ورطه نابودی کشاندو
در عرصه سیاست ایران را درانزوای کامل بین المللی قرار داد. شخصی که رهبر به خاطر
بر سر قدرت آوردن ونگه داشتن او دست به هر عملی زد و هر گفتارزشتی را شایسته اعلام
کرد، اکنون باتلاقی برای رهبر شده! بگذریم ، کاش ابتدا آقای رئیس جمهور زحمت می
کشیدند اقتصاد نابسامان را سامان می دادند و بعد به جای بازدید از اوین درخواست
بازدید ازهمه زندانها ازجمله رجائی شهر، عادل آباد شیراز، وکیل آباد مشهد.....و
بسیاری از زندانهایی که واقعا درنهایت سختی زندانیان قرار دارند می دادند، که به
قول خیمه شب بازان رهبری شائبه ای هم ایجاد نکند.و آن زمان خود را به عنوان مدافع
حقوق بشر اعلام میکرد نه مدافع یاغیان کاروان خود. در میان دعوای بیت رهبری و هیت دولت ، باز
مراجع تقلید حکومتی کم کم ازخواب بیدار می شوند! آقایان مکارم شیرازی و نوری
همدانی از خواب زمستانی برخواسته اند و ردو بدل کردن نامه در فضای جامعه را حرام
اعلام کردند! این به ظاهر علما و درباطن خُلفا ، این به ظاهر زاهدان و در باطن
فاسدان فقط زمانی زحمت فتوا دادن به خود می کشند که رهبر درمانده گشته باشد، این
فتواها برای اکثرملت ارزشی ندارد فقط ارزش آن برای جیره خواران نظام است، این
فتواها به نوعی میزان سنجش سران نظام به روحانیت است که هرکدام از سران اگر توجهی
نکنند گویی به ساحت روحانیت بی توجهی کرده اند و فردا روز با حمله از طرفداران این
اشخاص روبرو می شوند.
مطلب اصلی من درجواب این دو مرجع بیدار
شده از خواب زمستانی در سیاست است، قبل از
آنکه باز بعداز دادن این فتوا به خواب بروند. آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی با
اشاره به نامه نگاریهای اخیر در کشور از سوی برخی مسئولان، نسبت به عواقب هرگونه تنش
آفرینی هشدار داد. آیت الله حسین نوری همدانی نیز در درس خارج فقه خود در مسجد اعظم
قم با اشاره به برخی از نامه پراکنی های تنشآفرین بین روسای قوا، گفت: امروز نظامی
در این مملکت به وجود آمده که حفظ آن از اوجب واجبات است و مردم به رهبری و مسئولان
آن علاقه دارند و نمونه آن سفر مقام معظم رهبری به خراسان شمالی بود که با استقبال
پرشور مردم مواجه شد.
آیت الله مکارم شیرازی، آقای نوری
همدانی شما و نام اعضای خانواده شما درافشا گری آقای پالیزدار بود، شما نگرانی
ازایجاد نامه نگاری هستیدکه باعث تنش در جامعه می شود؟ آقایان سالیان سال است که
فقر و گرسنگی دامن این ملت را گرفته، بیکاری، بیماری ، فساد اخلاقی از بالا تا
پایین جامعه را دربرگرفته این همه مدت شما سنگ همین ریاست جمهور را به سینه می
زدید و از سیاستهای ایشان دفاع می کردید، حال چه بلایی برسر شما نازل گشته که این
نامه نگاری را تنش زا می دانید و به یادمعیشت مردم اُفتادید؟ از بیت رهبرتان دستور
رسید که بیدار شوید وگرنه مواجب شما قطع می گردد؟
احمدی نژاد آشی بود که با کمک رهبر برای ویرانی ایران تهیه کرده بودید الان
این آش انقدر شور شده که صدای آشپز خود را درآورده! حال می ترسید که این آش آواری
بر سر شما شود؟ آقای نوری همدانی این حکومت که جز ظلم چیزی در آن نیست چگونه دفاع
ازآن اوجب واجبات است؟ هنوز خاطره شکنجه شده گان، تجاوز شده گان وبه قتل عام رسیده
گان دراین 33سال زمامداری نظام وازجمله سال 88 تازه
است آن زمان چرادهان خود را قفل زده بودید؟ این چه خدایی است و چه دینی
است که برای نگهداری آن هر فسادی قابل قبول است؟ این چه دینی است که به خاطر ماندن
برسر قدرت هر اجازه ای را به شما می دهد؟ شما چگونه عالمان دین هستید که فتوای شما
در زمان به خطر اُفتادن جایگاه شما اعلام می گردد و در بقیه زمانها به خواب
زمستانی فرو می روید؟ اعدام شدن 10 نفر در
یک روز به اسم مبارزه با قاچاق مواد مخدر فتوایی ندارد؟ در این زمانه که تمامی
وضعیت ایران از وضعیت اقتصادی ......الاآخر آن به خاطر بی کفایتی مسئولین وچپاول
عده ای چون شما به نابودی کشیده، مردم برای خرید نان خالی خود در رنج وعذاب هستند
جای تعجب ندارد آخوندی که روضه خوانی بیش نبود تاجر شکر شودو بخاطر از دست ندادن
بقالی شکر فروشی و انواع کارخانه های به یغما برده فقط در زمان به خطر اُفتادن
موقعیت نظام فتوا دهد، آن هم نه برای مردم که برای سفت نگهداشتن جایگاه خود. اگر
امروز مردم ایران در چنین تنگدستی و فلاکتی قرار گرفتند از بی کفایتی مسئولان آن
است و مشتی جیره خوار چون شما.آقای نوری همدانی به دنبال رهبر شما کاروانهایی که
ازشهرها عازم کرده بودید از مدتها قبل بودند، عده بیشماری از افراد را اگر چشم باز
می کردید می دیدید که نامه به دست به دنبال این بودند مشکلات وفلاکت خود را به
ایشان ابراز دارند، واقعا حضور پرشور انسانهایی که قصد داشتند مصیبت خود را از
طریق نامه به ایشان ابراز کنند ندید؟ای عابدان شخص پرست برای این همه زندانی که در
زندان هستند، این همه شکنجه که بردر بازداشتگاها است و این همه کُشتار فتوایی
ندارید؟ برای خانم نسرین ستوده وبسیاری چون او که از عذاب این همه ظلم به تنگ آمده
ودست به اعتصاب غذا زده اند فتوایی ندارید؟ فتوای خفقان برای خودتان در این موارد
صادر می کنید؟ به زودی با قیامهای سرتاسری بساط این ظلم به پایان خواهد رسید. آن
روز فتوای شما چه خواهد بود؟ جز خاک برسر ریختن؟
زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای
ایران
نویسنده ستار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر