محمد نوریزاد در دهمین نامه خود به آیتالله خامنهای نوشته است، زمانی که ماموران وزارت اطلاعات مشغول شنود مکالمات مردم بودهاند، احمدینژاد برای روز مبادا اسناد و مدارک دلخواه را از وزارت اطلاعات خارج کرده است.
محمد نوریزاد، روزنامهنگار و کارگردان منتقد حکومت ایران در نامه دهم خود به آیتالله خامنهای با عنوان "دزدان اطلاعات و دزدان سپاه"، از این دو نهاد امنیتی جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرده است.
آقای نوریزاد در این نامه برخی رفتارهای ماموران وزارت اطلاعات را شرح داده است. وی در این نامه خطاب به آیتالله خامنهای نوشته است: «دریغ که جناب شما و خانواده محترمتان از آن روی که در محافظت شدید قوای امنیتی بهسر میبرید، از برکات جاری برادران سپاه و سربازان گمنام امام زمان برخوردار نیستید.»
محمد نوریزاد به آیتالله خامنهای یادآوری کرده است: «درخانه شما دوربینی کار نگذاشتهاند تا خصوصی ترین رفتار شما را، آنگاه که دستی به سر همسر خویش میکشید یا از شنودن لطیفهای غش غش میخندید یا چیزی میخورید و چیزی دود میکنید و چیزی را جابجا میکنید، همانها را فیلم کنند و برای رسیدن به حاجتهای سخیفشان، شما را به انتشار آن فیلمها تهدید کنند.»
این کارگردان منتقد حکومت ایران درباره فشار بر خانواده خود خطاب به آیتالله خامنهای نوشته است: «درمیانه راه، همسر و دختر جوان شما را به زندان اوین فرا نمیخوانند تا پنج ساعت تمام، به اسم "پارهای توضیحات"، خصوصیترین مسائل خانوادگی را با همسر شما، و مسائل رختخوابی را با دختر شما در میان بگذارند. درست همان کاری که سربازان گمنام امام زمان و برادران سپاهی با همسر من و با دختر جوان من کردهاند. دستور فرمایید گفتگوی ضبط شدهی بازجوی هیولای مرا با دختر جوانم برای شما پخش کنند تا خود با دو گوش مبارکتان سخنان این هیولای جنسی و روانی را بشنوید تا به نمونهای از برکاتِ جاریِ امثال او وقوف یابید.»
آقای نوریزاد معتقد است وزارت اطلاعات و سپاه ایران "دزدیده" شدهاند. او نوشته است: «همین کاری که آقای احمدی نژاد با جنازه وزارت اطلاعات کرد و درآن دوسه ماه سرپرستیاش، دست به اعماق واسرار این وزارتخانه برد و برای روزهای مبادای خود، اسناد و مدارک دلخواه را یکجا در چمدان مخصوصش ریخت و آنها را به یک جای امن برد.»
به گفته این روزنامهنگار «قدر و قیمت اسرار و اسناد برداشته شده از وزارت اطلاعات» برای احمدینژاد، «همسنگ تریلیاردها پول و فرصتی است که او و اطرافیانش دراین مدت از هرکجای این مملکت بیبزرگتر بالا کشیدهاند.»
در همین زمینه روزنامه ایران در شماره شنبه، ۲۶ شهریور ۱۳۹۰، ادعا کرده بود محمود احمدینژاد ۱۴۰ هزار سند مکتوب علیه ۳۱۴ نفر از رقبا و مخالفان خود دارد.
فیلم «محرمانه برای رهبرم»
آقای نوریزاد در نامه دهم خود خود نوشته است: «اکنون این اوست که با همین اسناد ربوده شده، انگشت صغیر و کبیر ما و شما را به زیر پتک زیرکی خود برده است. حالا دیگر فلان شخصیت برجستهی کشور یا فلان آیتالله پرطمطراق یا فلان آیتالله زادهی پرنفوذ مگر میتوانند به او چپ نگاه کنند؟ چپ نگاهش کنند، حیثیت آلوده و دروغینشان را با فشار یک دکمه برملا میکند. که: "اگر بنا بر غرق شدن من است، چرا همگی با هم غرق نشویم"؟»
به اعتقاد محمد نوریزاد، «این کلاه گشاد، درست آن زمانی به سر برجستگان ما و ماموران بظاهر تیزهوش وزارت اطلاعات رفت که آنان با لذت و کیفوری، مستغرق شنود مکالمات خصوصیِ مردم بودند و خط قرمزهای امنیتی کشور را تا حد مسخره شرکت چند جوان در یک مجلس دعای کمیل تنزل داده بودند.»
محمد نوریزاد همچنین به "دزدیده شدن"، چهار دستگاه کامپیوتر و آلبومهایی از عکسهای خانوادگی و کاملا خصوصی و لوازم دیگر خود از خانه و محل کارش توسط ماموران وزارت وزارت اشاره کرده است.
محمد نوریزاد پیش از این در گفتوگو با دویچه وله درباره موضوع فیلمی که به تازگی با عنوان "محرمانه برای رهبرم" در حال تهیه آن است، گفته بود: «هر آنچه در این مدت بر من رفته است را به صورت یک فیلم داستانی درآوردهام. از نخستین روزی که به دادسرا و از آنجا به اوین منتقل شدم تا نهایتا روزی که بازآمدم، همه را در قالب یک فیلمنامه جای دادم. زیبایی و شاید خصوصیت خاص این فیلمنامه این است که از ابتدا تا انتها، گرچه به شکل داستان روایت میشود و وجه دراماتیک آن هم رعایت شده، ولی فقط و فقط خود من جلوی دوربین هستم. در لباس زندان، در سلول انفرادی، در حال بازجویی، در محکمهی فلان قاضی، جلوی دادستان، فقط خودم جلوی دوربین هستم.»
آقای نوریزاد در دهمین نامهی خود به آیتالله خامنهای از دزدیده شدن هشتاد دقیقه از این فیلم به همراه تمام وسایل فیلمبرداری خود توسط "دزدان سپاه" خبر داده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر