۱۳۹۱ مرداد ۱۱, چهارشنبه

آقای خامنه ای به نوکرانتان بفرمایید، داشتن زور به هیکل نیست! به شعور است!


بارها اعلام داشته ام طرفدار هیچ حزب و شخص خاصی نیستم اول برای من وطنم و مَردم وطنم دراولویت است پس از آن حزب یا گروه، مخالف هرگونه سازش به هرنوع چه به صورت سینه خیز به سوی رهبررفتن وچه به صورت اصلاحات{افتضاحات} هستم هدف من برکناری ونابودی این نظام فاسد است اما در این راه ازهرزندانی از هر حزب وگروهی باهدف مبارزه برعلیه نظام دفاع می کنم، حتی اگر این طرفداری من به مزاج عده ایی خوش نیاید و باز سیل تهمت ها را به سوی بنده روانه کند هر گونه تهمت وناسزایی را بادل وجان خریدار هستم، اما وجدانم را به هیچ قیمتی زیر پا نمی گذارم.
 خبری در چند رور گذشته منتشر شد با این مذمون. به گزارش کلمه، دستور ضرب و شتم توسط علی اشرف رشیدی، رئیس سابق زندان دیزل آباد کرمانشاه و رئیس جدید زندان اوین صادر و توسط سروان رفیعی فرمانده یگان انتظامات زندان اوین و پاسیار محمد عطاری و با همراهی ۱۴ پاسیار مامور انتقال، به اجرا درآمد و پس از آن، این زندانی سیاسی که از رفتن با غل و زنجیر به بیمارستان امتناع کرده بود، با پای برهنه و لباس های آشفته به بیمارستان منتقل شد بر اساس این گزارش، ابوالفضل قدیانی به هنگام ضرب و شتم، در طول مسیر و در بیمارستان پارس تهران با صدای بلند و فریاد، اعلام کرده مسبب تمام فجایع و جنایت های صورت گرفته رهبری است و این تصمیم ها در مورد زندانیان با اطلاع او و برای شکستن اراده و مقاومت آنها صورت می گیرد. او همچنین گفته است که این اقدامات نشانه زوال و سقوط قدرت مادی و اخلاقی شخص رهبری است که پاسخ منتقدان و انتخابات به خود را با ضرب و شتم می دهد .بر اساس این گزارش، قدیانی در بیمارستان اعلام کرده است ستم و آزار مزدوران را تحمل خواهد کرد تا با چشم خود سقوط و ذلت دیکتاتوری را ببیند.
ابوالفضل قدیانی (زاده ۱۳۲۴) از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و از زندانیان سیاسی و شکنجه شدگان دوران پهلوی و همچنین از زندانیان سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) است ایشان شخصی از بنیانگذاران این نظام فاسد بود که اکنون از ظلم این نظام فریاد به آسمانها دارد. و درنامه ایی به آقای خامنه ایی چنین می نویسد: او در قسمت‌هایی از نامه اش خطاب به علی خامنه‌ای نوشته‌است: " و از همین بابت است که اینک از زندان اوین این فریاد را بر می‌آورم. باری من و امثال من در راه پیروزی انقلاب جان، مال و آزادی خویش را نگذاشته‌ایم که سه دهه بعد علی خامنه‌ای اینگونه بر کشور سلطنت کند. آقای خامنه‌ای، از سر راه این ملت مظلوم کنار بروید. لحظه‌ای با این پرسش ساده خلوت نمی‌کند که: چه تفاوتی است میان من و حسنی مبارک، یا سرهنگ قذافی و چرا استبداد در مصر و لیبی نامبارک و مذموم است و در ایران و سوریه ستودنی است؟با آزاد ساختن رهبران شجاع و مقاوم جنبش سبز اعتراضی سال88 بنگرند که چگونه سیل مشتاق میلیونها ایرانی آزادی خواه در خیایان‌ها جاری شده و فاتحه استبداد را می‌خوانند.
آقای خامنه ایی شنیدن حرف حق تا چه اندازه برای شما تلخ است؟ هم چون زهرهلاهه؟ آقای خامنه ایی آقای قدیانی از بنیانگذاران این نظام بوده حال سزای انتقاد از نظام نامبارک شما چنین رفتارزشت وزننده ای است؟ انسانی مسن را با دستبند وپابند و پابرهنه روانه بیمارستان کنند آن هم با ضرب وشتم وحشیانه، کجای قاموس و وجدان شما این گونه رفتارنوشته شده؟ به راستی زندانبانان این نظام فاسد انسان هستند یا ارازلی که خود از جانیان خطرناکتر هستند؟ پاسیار محمد عطاری که هیکل درشتی دارد وسط سالن زندان مبارز می طلبد! آیا شما که خود را علامه دهر می دانید این جانیان را توجیح نکردید که مبارزه به زور،بازو داشتن هیکل درشت نیست چون خر زورش از پاسیار عطاری بیشتر و گاو هیکلش درشت تر است! این رجز خوانی ها کار شعبون بی مخ ها است این شخص هم نوعی شعبون بی مخ هست البته ورژن جدید! مبارزه امروز مبارزه استقامت و دلیری است که اشخاصی مانند علی اشرفی رئیس جدید زندان اوین  عطاری، رفیعی و رشیدی از نوکران درگاه شما را این گونه به خشم آورده که حالت تعادلی خیش را از دست می دهند و حس درنده خویی پیدا می کنند و رجزخوانی می کنند. به راستی روزی که عمر ننگین این نظام فاسد تمام شودآیا این ورژن جدید شعبون بی مخ ها هم چون اشرفی، رفیعی ، عطاری....چنین عربده خواهند کشید؟
آقای خامنه ایی شما را نه به عنوان دیندار قبول دارم نه به عنوان انسان! چون دین شما را نه دین خدا بلکه یاری شیطان می دانم! انسان بودنی در شما نمی بینم چون فقط ظاهری از انسان بودن دارید باطن شما جز درنده ایی بیش نیست! اگر دین داشتید این گونه به دنیا دل نمی بستیدو اگر دین دارید و اینگونه دل بستن به دنیا را سفارش کرده مورد قبول نه من که هیچ انسان با وجدانی نیست! چون آن دین نیست بلکه نوعی هوسرانی وقدرت پرستی است، انسان نمی دانم چون خوی انسانی ندارید جز خوی خونخواری همچون گرگی هستید که در پوستین گوسفندی پنهان شده.آقای خامنه ایی گناه این نوکران وچاپلوسان درگاه شما به گردن کیست؟ شما نیز سهم کمی در این ظلم ها دارید! خود را لحظه ای جای مخالفین نظام پوسیده خود بگذارید چقدر این گونه برخورد با خود را می پسندید؟ آیا زندانی مخالف خود را سالها بدون مرخصی نگه داشتن برای نوشتن یک توبه نامه نشانه شجاعت است یا حماقت؟ شما ظاهر آن شخص را موافق خود کردید باطن پرکینه آن شخص را چه می کنی؟ با درست کردن عده ایی شعبون بی مخ تا کی گمان می بری ترس دردل مَردم می افکنی؟ هرچند که دیگرحنای این دارو دسته هم رنگ باخته و به چشم خود دیده ام چگونه مردمان ایران دربازداشتگاها جواب این ارازل را می دهند. اما جای تاسف دارد که هنوز نفهمیدی دوران طلایی و خط قرمز شما سالیان است تمام شده ودیگر جز جلادی در نظرها بیش نیستی! افسوس که عزیزان ما را ازترس در دخمه های خود کردی تا چند صباحی بیشتر حکومت کنی، ولی حیف که دیگر نزدیک به زوال هستی . یکی از دلائل نابودی دیکتاتورها هزیان گویی و ظلم مضاعف است که به خوبی این نابودی خویش را پیش می بری درخواست خود را تکرار می کنم آقای خامنه ای به نوکرانتان بفرمایید، داشتن زور به هیکل نیست! به شعور است!
زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر