۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه

متن پیام ویدئویی مهم مهندس حشمت الله طبرزدی از داخل زندان رجایی شهر






در این پیام که بتازگی و با دشواری فراوان از داخل زندان  منتشر شده است، حشمت الله طبرزدی فعال سیاسی با سابقه در بند نظرات خود  را در مورد مسائل روز کشور و تقابل جمهوریت با دین بیان میکند.
آزادی گوهر انسان است و اگر ازادی نباشد هیچ انتخابی نمیتواند ارزش داشته باشد. چنانچه آوردن دین نیز بر پایه اختیار و ازادی است. در ادیان بزرگ اسمانی واسطه ای بین انسان و خدا وجود ندارد.
برخی از  کارشناسان دینی (نه واسطه های دینی)، همچون ایت اله بروجردی و خوئی در ایران و ایت اله سیستانی در عراق
هیچگاه برای بوجود اوردن یا تحمیل حکومت یا جامعه ای قیام نکردند بلکه تنها ایت الله خمینی در سی و دو سال پیش نظریه ولایت فقیه را مطرح کرد و در واقع جمهوری اسلامی را بنیان نهاد.
در این سی و دو سال ما میتوانیم داوری کنیم که بین جمهوریت و حاکمیت مردم(حاکمیت ملی) با اسلامیت البته به معنای فقهاهت یا کارشناسی فقهی که بخشی از روحانیون انجام میدهند همواره یک نوع ناسازگاری وجود داشته است.
برای مثال در دوران ایت اله خمینی اولین رئیس جمهوراقای بنی صدر بود که از دوران حلقه نزدیک به ایت اله خمینی برخاسته بود، اما در مدت زمان کمی با بخش اسلامیت که ایت اله خمینی ان را نمایندگی میکرد و اقای بنی صدر که جمهوریت را نمایندگی میکرد دچار ناسازگاری و تناقض شد و در نهایت بخش اسلامیت و فقاهت نماینده جمهوریت را حذف کرد.
حتی در دورانی که اقای هاشمی رفسنجانی و اقای خاتمی که رئیس جمهور بودند همواره این تضاد و ناسازگاری بین اسلامیت و جمهوریت وجود داشته است.
در وضعیت موجود هم که اقای احمدی نژاد که از اندرونی ترین و خودی ترین افرادی بود که به میان آمد و چقدر برای او (احمدی نژاد) هزینه کردند، ادمهایی کشته شدند و شکنجه ها شدند، تا ایشان انتخاب شود اما ما امروز بار دیگر آن حاکمیت دو گانه و ناسازگاری و تضاد بین جمهوریت و اسلامیت، یا کسی که مدعیست از طرف مردم است با آنکسی که مدعی نمایندگی خداست را شاهد هستیم. این تضاد همواره برای کشور هزینه ساز و خسارت افرین بوده است.
سرمایه های زیادی هدر رفته است و این ناسازگاری که در وضعیت فعلی دارد تبدیل به بحران میشود یکی از جدی ترین بحرانهاست  در شرایط فعلی، البته ما بحران اقتصادی را به دلیل عملکرد ناصحیح حاکمیت و همچنین بحران خارجی بدلیل توسعه طلبی های قدرت و بلند پروازیهای حکومت داریم.
نارضایتی های سیاسی و چیزی که به عنوان جنبش سبز مطرح شد این را هم داریم و چند بحران الان دست به دست هم داده اند و نمودار شده است که این حاکمیت دوگانه جمهوریت و اسلامیت ناکارامد است و شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مردم در بدترین وضعیتی است که الان ما شاهد ان هستیم.
من فکر میکنم که میتوان نتیجه گرفت که در واقع بین دین و حکومت سازگاری وجود ندارد
دین امری معنوی و امری شخصی است که مربوط به خود افراد است اما سیاست و حکومت مربوط  به عموم مردم است.
و یک امر عرفیست و ما نمیتوانیم دائم شاهد جنگ و ناسازگاری بین نمایندگان ملت با کسانی که ادعای نمایندگی خدا را دارند و سعی میکنند با زور و جبر خواسته های خودشان را تحمیل میکنند باشیم.
من به عنوان مبارزی که حدود 16 سال پیش در این راه مسالمت امیز،مبارزه ای بدون خشونت بر پایه ازادی خواهی،عدالت خواهی، دموکراسی خواهی گام نهادم هم اکنون ثمرات و نتایج این راه روشن را داریم می بینیم.
این مسیر به قدری شفاف است که همه جنبش های اجتماعی ، جنبش زنان ،جنبش دانشجویان ،جنبش کارگران، حنبش اقوام ،حنبش فرهنگیان و... در همین مسیرکلی که از پیش هم در تاریخ ایران به نحوی وجود داشته است باهم در حال حرکتند.
این مسیر مسالمت جویی و ازادی خواهی به قدری قانونی و مردم پسند است که حتی کسانی مثل موسوی و کروبی و شخصیتهایی که زمانی پایه گذار جمهوری اسلامی بودند در این مسیر قرار میگیرند. و بحث آزادی خواهی، انتخابات آزاد، حقوق اساسی ملت، اعلامیه جهانی حقوق بشر والتزام به آن، آزادی انتخابات و آزادی احزاب و همه اینها را مطرح میکنند.
این بقدری روشن است که حتی من بعید نمیدانم چهره هایی مثل مشایی و دیگرانی هم که با اقتدار گرا و قدرت مطلقه مشکل پیدا کردند و در آینده قطعا مشکلات بیشتری پیدا میکنند این راه برایشان باز است و به همان میزانی که از حاکمیت اقتدار گرا فاصله بگیرند با این سمت خواهند امد.
این مسیری است که من باور  دارم ملت ایران و زنان ایران و مردان و دختران ایران انتخاب کرده اند، البته هزینه های زیادی داده اند و باز هم باید هزینه داد اما ما به مراحل نهایی آن نزدیک شده ایم.
حکومت دینی که در واقع ناسازگاری بین حاکمیت ملی و قوانین فقهی تعیین شده از سوی فقها را در بر دارد در یک بن بست قرار گرفته است که من فکر میکنم که راه دمکراسی خواهی و راه مبارزه مسالمت امیز برای  حقوق بشر پیش روی ملت ایران است.
طیفهای گوناگون که بخشی از آنرا برشمردم، بحث همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر را مطرح کرده اند و گفتند که ما خواهان این هستیم که قانون اساسی به شکل دموکراتیک تغییر بکند اصول مخالف حق حاکمیت ملی حذف شود و اصول  مربوط به حاکمیت ملی و حقوق اساسی ملت بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای مربوطه مورد توجه قرار بگیردف این جنبش و این حرکت و همه آزادی خواهان ایران امروز مصمم هستند که به خواستهای خودشان برسند.

ما به این راه خودمان مطمئنیم و مطمئنیم که مسیر ما اگر چه طولانی بوده و اگر چه سختیهای زیادی تحمل کرده ایم برای گفتن حرفهایمان و برای نوشته هایمان به زندان افتاده ایم و فشارهای زیادی را تحمل کرده ایم، بخاطر آنکه حکومت از حرفهای ما میترسید. من باور ندارم که زندان و سرکوبهای خشن بتواند مانع از حرکت ما بشود.
من به عنوان کسی که سخنگویی همبستگی و دمکراسی برای حقوق بشر را در ایران به عهده دارم می گویم که ما  مصمم هستیم هزینه ان را پرداخت کرده ایم و خواهیم کرد ، به حقوق خودمان پایبندیم  حقوق خودمان را می شناسیم و حتما هم به خواسته های خودمان دست خواهیم یافت، اراده ما مصمم هست ،مردم ما باید زندگی متناسب با شان خودشان را داشته باشند، فقر و نابسامانی و این شرایط سخت مردم باید از بین برود، باید برسیم به حکومتی که برخواسته از رای اکثریت قاطع ملت ایران باشد، بر پایه دموکراسی و حقوق بشر، جدایی دین از حکومت و احترام به حقوق همه اقوام، احترام به حقوق همه انسانها، همه ایرانیان، صرف نظر از عقیده و جنسیت و زبانشان، ایران دارای حدود سی استان یا سی ایالت هست که میشود به عنوان یک کشور مقتدر فدرال و دموکرات در منطقه مطرح بشود. آزادی ایران و سربلندی ملت ایران را آرزو داریم. و فکر هم میکنم که راه طولانی نمانده تا بخواسته خودمان برسیم.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر