امروز قصد دارم به بررسی عملکرد احزاب و فعالان برون مرزرا، درقیام 88 بررسی کنم، تا ببینیم این احزاب که در سخنرانی های خود درمیتینگ ها،ویا در مصاحبه های رادیو تلوزیونی، داد، از اتحادو همدلی برای کمک به مردم و سرنگونی نظام می زنند، در آن سال 88 درچه وضعیتی بودند، وچگونه به یاری مردم به پا خواسته آمدند؟ وچه کار پر ثمری انجام دادند؟ ببینیم در آن زمان که مردم درخیابانها به امیدتغییر نظام بودند، آنان درچه کاربودند! درآن زمان، احزاب برون مرزبه جای اینکه راه اتحاد را پیش بگیرندو به یاری مردم برخیزند، هرکدام ازآن ها به جان هم افتاده بودند، و این قیام را در صدد گرفتن رهبری بودند! اصلاح طلبان برون مرزکه قیام را مختص خود می دانستند وگویی ارث پدری خود را طلبکار بودند، مردم وفعالین را موظف به پس گیری ارث پدری خود می دانستند، انتظاربرگرداندن قدرت توسط مردم رابه خود داشتند. اجازه به هیچ گروهی برای اظهار نظر نمی دادند، چون اظهار می داشتندقرار به تغییر نظام نیست، فقط پس گرفتن آرا ما درمیان است وازدست ندادن قدرت، وطرد نشدن ازقدرت برای ما مطرح است.
احزاب مخالف نظام به جای اینکه خود را بایکدیگرادغام کنند، ومخالفان نظام را در داخل هماهنگ، کنند، واطلاع رسانی گسترده راه اندازی کنند که قرار نیست با این شیوه سبزها، نظام راتغییر دهند!؟ بلکه قرار است اصلاح طلبان ازقدرت خارج نشوند. اما هرکدام ازاحزاب طبل خود را می زدندو برای به دست گرفتن رهبری فریاد می زدند! اما هیچ کس بازداشت، ضرب وشتم، کشته شدن مردم را نمی دید، و سعی نمی کردند که با برقراری ارتباط و با، سازماندهی فعالین وآگاهی رسانی به مردم درصحنه از طریق فعالین درون مرز، موج این حرکت مردم را از دست عاشقانه چهارچوب نظام درآورند، وحرکت مردم رابه سوی نابودی نظام، تغییردهند. اما افسوس!؟ که نه تنها این کار را نکردند، بلکه باتفرقه افکنی بین خود، عزیزان ایران زمین یک به یک غرقه درخون شدند، عزیزان ایران زمین به دخمه های نظام روانه شدند.وهنوزعزیزان این مرزوبوم تاوان خودخواهی وندانم کاری احزاب قدرت پرست را می دهند! درآن زمان مردم آماده قیام و حاضر در خیابان ها در یک نوع سردرگمی فرو رفته بودند؟ چون معلوم نبود اصل این رشته به کجا خواهد رسید ومردم غافل ازاین بودندکه تک تک فعالین داخل کشور بخاطرناهماهنگی که بین احزاب برون مرزاست، وارد دخمه ها می شوند و بعداز رفتن فعالین به زندان دیگر حرکت هم آرام می شود. وهمان گونه شد تک تک مبارزین وفعالین داخل یا به تبعید ویا به زندان رفتند و حرکت در رخوت فرو رفت. مردمی که در قیام 88در راه مانده بودند و احزابی که درخواب مانده بودند. حال جای تعجب است از سخن بعضی از افراد فعال یا احزاب! که می گویند مردم به پا نمی خیزند، مردم برای نجات خود حرکت نمی کنند!؟ واقعا شما فعالین و احزاب خجالت نمی کشید؟ معنی مردم را می دانید چیست؟ آیا مردم خود به خود به حرکت در می آیند وقیام آغاز می کنند؟ اگر مردم خود به خود حرکت می کنند، پس فعالین واحزاب این وسط چه نقشی ایفا می کنند؟! نقش خوردن،و خوابیدن و سخنرانی های کذایی؟ من به شما فعالان واحزاب، مردم را معرفی می کنم وچگونه برخواستن مردم را شاید شما بیدار شوید! وبه امید برخواستن مردم نباشید! مردم افرادعامی جامعه هستند، که هرکدام به کاری مشغول هستند فارغ ازمسائل سیاسی، اجتماعی..... و نقش به پاخواستن مردم را احزاب و فعالین با اطلاع رسانی وآگاهی دادن به مردم جامعه و متحد کردن وبه پا خواستن آنها را ایفا می کنند. شما حالا این نقش را چقدر وچطور ایفا کرده اید دراین مدت؟ امیدوارم معنی مردم و چگونه به پاخواستن مردم را دانسته باشید؟ واز همه مهمتر بعداز برخواستن مردم رها نکردن مردم، وحمایت آنها ضروری است. خدمت شمافعالان و احزاب باید بگویم بعداز قیام سال88 وتنها گذاشتن مردم از طرف شما و به جان هم افتادن شما برای رهبری با الهام گرفتن ازقیام مردم ایران،چه تعداد از اپوزیسیون کشورهای منطقه با ساماندهی مردم خود حکومت های خودکامه خود راتغییر دادند! آیا مردم آن کشورها خود به خود به صورت معجزه بلند شدند برای سرنگونی نظام خود، یا احزاب وفعالین آنها اول به اتحاد رسیدند؟ آیا می دانید چه فرقی بین شما واحزاب کشورهای منطقه است؟ تنها فرقی که بین احزاب آن کشورها با احزاب کشورما است ،دو چیز است اول غیرت در وجود احزاب و فعالین آن ها، دوم طمع قدرت نداشتن در بین احزاب! چیزی که درون احزاب مخالف جمهوری اسلامی نیست. جزطمع ورزی، وقدرت پرستی. که بسیار یافت می شود.
زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر