چند بار است تصمیم گرفتم مدتی مطلب ننویسم، تا به درسهای خود برسم ولی گویی نمی شود، بازباید سر کلاس پیش دوستان واستادان شرمنده شوم! بگذریم انسان پیش خدا و، وجدانش شرمنده نباشد، بنده خدا انسان را نمی تواند شرمنده کند، مگر در وقاحت وپستی انسان را شگفت زده کند. که شما آقای خامنه ایی یکی از این نوع اشخاص شماهستید! نمی دانم از کجاو از کدام غم شروع کنم! درد، وغم بسیار است، بسیار که چه گویم بی شمار است.از غم کدام زندانی، ویا انسان درمانده در زندگی بگویم. ای آقای خامنه ایی، ای قدیس مرگ، چگونه فریاد وا مصیبتا برای مردم بحرین می دهی ومردم ایران را نمی بینی؟ می بینی خودت را به کوری زده ایی، از وضعیت خانم نرگس محمدی اقای خامنه ایی اطلاع داری؟ آیا شنیده ایی، در آخرین ملاقات، نرگس محمدی با صندلی به اتاق ملاقات منتقل شده و برای حضور در این ملاقات از سوی چهار نفر کمک می شده است. وی حتی توانایی ادای صحیح کلمات را نداشته است. وضعیت جسمی خانم محمدی به حدی نامناسب بوده است که این ملاقات بر روحیه فرزندان وی به شدت تاثیرگذار بوده است و علی و کیانا نیز از دیدن حال نامناسب مادر خود غمگین شده اند. این ملاقات تاثیر منفی بر روحیه آنها داشته اشت. از وضعیت اقای کبودوند که در حال اعتصاب غذا است خبر داری؟ می دانی ایشان بخاطرملاقات فرزند خود که بیماری خونی دارد و بر روی تخت بیمارستان است، دست به اعتصاب غذا زده؟ از وضعیت اقای حسین رونقی که با اعتصاب غذای خودو با آن مریضی که دارد، ذره ذره مرگ را درآغوش میگیرد چطور؟ از این افراد بی شمار هستند و من شرمنده که نمی توانم نام تک تک آنان را بیاورم. آقای خامنه ایی حتما شنیده ای شنیدن که چه عرض کنم دیده ایی!؟ چون عوامل مزدور شما از این صحنه ها فیلم می گیرند، برای شما ارسال می کنند،که خاطر شما آسوده باشد از هیچ ظلمی دریغ نمی کنندبرای شکسته شدن این زندانیان. آقای خامنه ایی، امروز رنج نامه آقای هوتن کیا را خواندم آیا شما هم خوانده اید؟ برای من که بسیار ناراحت کننده و زجرآور بود، اما برای شما وعوامل دست نشانده شما چون عسل شیرین است؟.اول این را بنویسم، خدمت خواننده گان مطلب آقای هوتن کیا وکیل سکینه محمدی را به بند زندانیان متادونی فرستاده اند! و تمام زندانیان را از هرگونه هم کلام شدن ویا هم خرج شدن با ایشان برحذر داشته اند! و در صورت رعایت نکردن این امر،زندانیان به شدت مورد تنبیه قرار می گیرند. آقای خامنه ایی سطرهایی از این رنج نامه را می نویسم باشد اگردلی در سینه دارید،که برای مردم بحرین، اشک تمساح ازدیده گان شما جاری می شود، برای این عزیز لحظه ایی بغض گلویتان را بگیرد.آقای هوتن کیا چنین نوشته: هنوز ، از کابوس شکنجه ها خلاص نشده ام . هر شب در خواب می بینم که باز می خواهند با آتش گداخته ی سیگار بیضه هایم را بسوزانند و به همین خاطر بی اختیار دست ها یم را به لای ران هایم می برم. صدای نعره های شبانه ام ، نه تنها خودم ، بلکه سایر زندانی ها را هم، روانی کرده است. به هر حال ، مرا به روزی انداخته اند که حتی آرزوی دیدار با دختر کوچکم را که تا به حال مرا از دیدارش محروم کرده اند ، ندارم. ولی از وجدان های بیدار استمداد می کنم که مرا به یاد آوردند و شبها راحت سر بر بالین خود ننهند چرا که ماه هاست از آن محرومم تا جایی که به خاطر ندارم کی راحت خوابیده ام. شش سال ، به من حبس داده اند و لی مطمئنم تا پایان حبس ، مرا زنده به گور خواهند کرد..
آقای خامنه ایی، اگر این مطالب را می نویسم و به شما نسبت می دهم، به 2دلیل است اول آن که شما در این کشور نقش و جایگاه خدایی برای خود قائل هستید! و به ظاهر چون زاهد، وپارسا درباطن چون شیطان هستید، تمام قوا، از مجریه تا قضائیه، مستقیم وغیر مستقیم تحت فرمان شما هستند! تمام سازمانها ازصدا وسیما تاسازمان زندانها تحت امر شما هستند، واین خباثت این گونه رذل بودن رااز شما سرمشق می گیرند، و این سرمشق را به بهترین شکل به درسی برای ظلم وستم به کار می بندند. دلیل دوم من از نوشتن این مطالب این است به خفته گان درراه مانده، از فعالین تا احزاب به خواب رفته بگویم ، تا کی در این خواب ننگ ماندن؟ تا کی در زیر ذلت وپستی دست وپا زدن و به خیال خود عمر سر کردن تا کی؟ چگونه به خود و به غیرت خود اجازه می دهیم شخصی چون شما این گونه، بی پروا یکه تازی کند و ما تنها به نگاه کردن و سکوت دل خوش کنیم؟ تا کی عزیزان کشور ما در زیرحکمرانی ظالمانه شما چون شمع آب شوندو مردم ایران درفلاکت عمر سرکنند؟ بعد شما گلوی خود رابرای شیعه های بحرین بدرانید؟ در صورتی که مردم شیعه بحرین خود در حکومت بودند، وبا دخالت های شما وعوامل شما چنین نزاعی آن کشور را فرا گرفته.آن هم با چپاول ثروت مردم ایران، آیا وقت آن نشده یک بار دیگر این بار نه چون هرباربلکه چون سیلی خروشان، بنیان شما را برافکنیم. آقایان فعال و ای احزاب درخواب، یاد کنیداز زندانیان، رنج نامه آقای هوتن کیا رابخوانیدو خجالت بکشید. آقای خامنه ایی، اعمالی که شما وعوامل شما انجام می دهند، درحیات وحش انجام نمی شود! کدام حیوان به هم نوع خود ظلم می کند آن هم به این گونه که شما برپا کردید؟ اقای خامنه ایی از حیوانات طریق زندگی کردن را یاد بگیرید! اگرحیوان درنده ایی شکار هم می کند به خاطرغریضه وبه اندازه نیاز خود شکار می کند، نه به خاطر طمع و پستی خود، اما شما تمام خوی انسان بودن و حیوان بودن را لگد مال کرده اید وقصد ندارید از این طمع وحرص خون خواری برای قدرت دست بردارید، چرا آنقدر صداقت ندارید که این حرف رابدون ترس بزنید، نه در پشت سپر دین مخفی شوید، نقش زاهد وپارسا بازی می کنید، چون دغل کاران، و خون مردم رامی مکید.کاش لا اقل مدتی خود را جای آقای هوتن کیا می گذاشتید و میدید، بدوبیراه به خانواده انسان گفتن چه معنی دارد؟ هرچند شما چیزی به عنوان خانواده نمی شناسید خانواده شما قدرت پرستی شما است. آقای خامنه ایی شما راحت سر بربالین می گذارید، اگر سر راحت بربالین نمی گذارید! کمی به داد انسانهای بیگناه باشید! اگر سر راحت بربالین می گذاریداین را از من بشنوید درکمال وقاحت وپستی قرار دارید. وخود را انسان ندانیدچون خوی انسان بودن درشما نیست. من هم خدمت شما اعلام می دارم آقای خامنه ایی من از راهی که پا درآن گذاشته ام برنمی گردم وهر روز که ظلمی بیشتر از شما به عزیزان این مرزو بوم می رود، در این مبارزه و بر عهد خودبرای رهایی ایران، مصمم تر می شوم، و اگر شعار شما این است. ما بازداشت می کنیم، شکنجه می دهیم. شما سکوت کنید! شما اطلاع رسانی نکنید!
شعار ما هم این است. پابه میدان گذاشتیم در این مبارزه یا از قفس تن رهایی می یابیم یا قفس ظلم شما رادرهم می شکنیم. باز چون همیشه در آخر مطلبم می نویسم زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار
http://magalh91.blogspot.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر