۱۳۹۱ تیر ۴, یکشنبه

آقایان میرحسین موسوی ومهدی کروبی، دو پایه گذارنظام، به خاطرقدرت مخالف سیاستهای فعلی نظام!


درنوشته های خویش همیشه تاکید برآن دارم که طرفدار هیچ حزب وگروهی نیستم، و اگر هم علاقه ایی به گروه ویا شخصیتی باشد برای اینجانب درمرحله دوم است ومرحله اول علاقه من به کشورم ایران است، وبه خاطرهیچ شخص وگروهی، موضع خویش را تغییر نمی دهم، بارها درنوشته های خویش هم این امر راثابت کرده ام. هرحزب وگروه وشخصیتی که کوچک ترین، سیاست ،گفتارو نوشتار، آن را مخالف منافع ملی ایران بدانم، به هر طریق که بتوانم حتی بانوشتن مطلبی، دفاع خود را از اصل اول، که علاقه خود به وطنم است را ابراز می دارم. همیشه درنوشته هایم  به این امر تاکید داشته ام که جواب گوی منتقدین به مطالب خویش هستم. برای اینجانب فرقی نمی کند حزب وفعال مخاطب من چه جایگاهی دارد، از حزب سلطنت طلب گرفته ...تا مجاهدین وکمونیستها....و حزب تازه ساخته شده سبزها! چون بالاتر از جایگاه کشورم ایران  جایگاه هیچ حزب وشخصیتی را نمی بینم و قبول ندارم. چندی قبل به مناسبت فرارسیدن 22خرداد مطلبی با عنوان اندیشه اقایان موسوی وکروبی حفظ نظام ! اندیشه مردم تغییر نظام  درآن مطلب توضیح داده بودم که آقایان موسوی وکروبی، مخالف با سیاستهای نظام هستند و موافق تغییر نظام نیستند، درآن مطلب تاکید کردم که حاضر به پاسخگویی هستم، لینک این مطلب را درسایت بالاترین وسایت آزاده گی نیز گذاشتم، اما کس یا کسانی، به علت نداشتن جواب دربرابر حرف حق، با نفوذ به وبلاک اینجانب مطلب را حذف کردند! در آخر مطلب دو لینک بالاترین وسایت آزاده گی را می گذارم که شاهدی بر ادعای اینجانب باشد. اول آن که من مطلب را باز دروبلاک و در سایت بالاترین وآزاده گی ، انتشار دادم، دوم از طرفداران این دوشخصیت می خواهم.  که به جای دست زدن به چنین اعمال حقیروسخیف، کمی معلومات وطرز فکر خود رابالا ببرید! اگر این دوشخصیت جایی برای حمایت دارند مطلبی دردفاع برای آنها دربرابرمطلب من بنویسید، و اگر جایی برای دفاع ندارند، بیهوده دنباله رو این دوشخصیت پایه گذار نظام فاشیست ایران نباشید. هرچند من با این اعمال نسبت به ادامه نوشته های خویش مصمم تر میشوم. همان گونه که مطلبی درباره رضا پهلوی درج کردم و طرفداران ایشان به جای نوشتن مطلب به دفاع از این بت، مشغول گریستن درسایت بالاترین شدند و برای اینجانب از سایت بالاترین اخطار فرستاده شده. وکار سخیفی که شما مدافعان این دوشخصیت انجام دادید، چه طرفداران رضا پهلوی و چه طرفداران این دوشخصیت، هردوبرای اینجانب  جای بسی خوشحالی است ، که توانسته ام جلو عده ایی به اسم وطن خواه و در اصل وطن خواربه ایستم، سپاس یزدان پاک را حال به خاطر تلاش طرفداران حزب سبزبرای حذف مطلب اینجانب بنده هم جواب تلاش این عزیزان را با مطلبی جدیدتر، می دهم.
اول آن که باز تاکید دارم قیام خردادسال88 از طرف اندیشه بسیاری از ایرانیان، به نوعی تغییر نظام را پیگیر بودند. وبرعکس آقای میرحسین موسوی وشیخ کروبی نه تنها قصد تغییر در کلّیت نظام را نداشتند بلکه، خواستارپابرجا ماندن این نظام بودند، شعار این دو فرد فقط پس گرفتن رای بود نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر، و درنهایت که راه به جایی نبردندو حرف آنها برای خامنه ایی خریدارنداشت، تنها تغییر موضع آن ها، خواستارتغییردرسیاست های نظام فعلی و بازگشت به عصر طلایی خمینی شدند، اما به مردم توضیح ندادند کدام عصر طلایی؟ عصری که تیرباران افراد بدون محاکمه از روی پشت بام مدرسه رفاه آغاز شدوتا الان ادامه دارد؟  آیا این دوشخصیت که گلوی خود را برای شکنجه و تجاوز درزندان های نظام بعداز انتخابات سال88می دریدند. چگونه در این همه سال که این دو شخص برسر مقامهای گوناگون و مهم بودند،سخنی ازفجایع این نظام نمی زدند؟ چگونه بعداز تقلّب در آرامردم، آن هم آرایی که خود این دوشخص در آن سهیم بودند فریاد وامصیبتا از این ظلم سردادند؟ باید برای دانستن این مطلب سری به پست های این آقایان تاقبل ازانتخابات سال88داشتند بزنیم. آن زمان که بسیار ازفعالین ومخالفین نظام به اندازه عمر این نظام، مبارزه کردند، شکنجه شدند، زندگی آنها ازهم پاشیده شد.....وبسیاراز انسان ها سربه نیست شدند، ببینیم این دوشخص در چه کار بودند؟ وچرا تا زمان تقلب درآراصدایی از این دوشخص درنمی آمد. اول به سراغ میرحسین موسوی می روم که بسیاری از مردم جامعه گمان براین دارند، این آقا فقط در پست نخست وزیری بوده وبعداز آن چون نو عروسان خانه نشین بوده.   شغل های آقای میرحسین موسوی از اوائل نظام، 1 عضو مرکزی حزب جمهوری اسلامی،2 عضو شورای انقلاب اسلامی.3 رئیس دفترسیاسی جمهوری اسلامی4 سردبیر ومدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی.5 عضونهضت خداپرستان سوسیالیت و جنبش مسلمان مبارز.6 نخست وزیری از سال 1360تا سال 1368 .7 عضو شورای بازنگری قانون اساسی.8 صاحب امتیاز روزنامه کلمه.9. مشاور سیاسی در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی.10.مشاور عالی دردوره خاتمی.11. رئیس شورای اقتصاد.12. رئیس ستاد فرماندهی نیروهای مسلح.13. رئیس بنیاد مستضعفان.14. عضو موسس دانشگاه آزاد.15.رئیس ستاد انقلاب فرهنگی.16.رئیس شورای هنر.17.رئیس فرهنگستان هنر.18.عضو شورای انقلاب فرهنگی.19. عضو تشخیص مصلحت نظام.ودرکل شخصی پشت پرده نظام از سال 68تا انتخابات88    درباره شیخ مهدی کروبی که طرفداران وی به او لقب شیخ شجاع داده اند! وجای تعجب دارد که چه شجاعتی در این شخص است !  لقب شیخ شجاع  به او داده می شود؟ اگر به خاطرافشای فجایع کهریزک این لقب را گرفته، از زمان پایه گذاری نظام،که بدترین فجایع در زندان های نظام ودرهنگام مسئولینت همین شخص برمشاغل مهم انجام می گرفت،چرا ایشان شجاعت گفتار نداشت؟ فقط شجاعت خود را برای گرفتن منافع خود نشان دادند؟ به نظر بنده به جای شیخ شجاع به ایشان لقب پسر شجاع بدهند بسیار برازنده ایشان است! پسرشجاع کارتن بسیار زیبایی بود.درباره مشاغل شیخ کروبی لازم به سخن گفتن ونوشتن نیست! برعکس آقای میرحسین که در پشت پرده نظام نقش آفرینی می کرد، ایشان به صورت آشکارا به دنبال قدرت درنظام بودند!  ایشان انواع مشاغل را از تاسیس، وسرپرستی کمیته امدادخمینی و تاسیس وسرپرستی بنیاد شهید را در آستین دارد تا نماینده گی مجلس  وریاست برمجلس. عضو جامعه روحانیون مبارز والا ماشا الله. هردو این اشخاص از یاران نزدیک خمینی ونورچشمی های ایشان بودند و همیشه درسخن های خود به این امراذعان وافتخار داشته اند! حال از طرفداران این حضرات نه آن ها که ازماهیت درونی این افراد باخبرهستند ودنباله رو این دو شخص هستند، از افرادی که به امید تغییر نظام دنباله رو این دوشخص هستند سوال دارم. به این آقایان چگونه امید دارید که با این همه مشاغل مهم راضی به تغییر در نظام شوند وقتی خود ازپایه گذاران این نظام هستند؟ این آقایان آرزوی بازگشت به عصر طلایی خمینی را دارند، که هر کدام مقام ومنسبی داشته و هر ظلمی هم می شد این آقایان به روی خود نمی آوردند! این دوشخص و طرفداران برون مرزاین افراد همیشه اعلام داشته اند، هدف ما حفظ چهار چوب نظام و تغییردر سیاست های نظام است، نه تغییردرکلّیت نظام، این آقایان از اول پایه گذار این نظام بودندازتیربارن های بدون محاکمه برروی پشت بام مدرسه رفاه...تاقلع وقمع مردم کردستان... و اعدام های سال67 و از آن زمان تا سرکوب قیام کوی دانشگاه درسال78و بسیاری دیگر از فجالیعی که این نظام انجام داده، اقایانی که دنباله رو این دوشخص شدید، و خواسته شما تغییر کلیت دراین نظام است، راه را اشتباه می روید! خواسته این آقایان تغییر در سیاست های نظام است وماندن این چهارچوب پوسیده نظام برسرمردم. به یک نمونه از مصاحبه های آقای کروبی اشاره می کنم که باشبکه بی بی سی انجام داده و یکی از دوستان زحمت ارسال ارسال آن را کشیده اند.  به این مضمون. روز پنجشنبه، ۲۸ مرداد (۱۹ اوت)، سایت خبری سحام نیوز، متعلق به حزب اعتماد ملی، بخشی از مصاحبه اینترنتی مهدی کروبی، دبیرکل حزب را منتشر کرد که در آن، وی به سئوالاتی در مورد وضعیت کنونی و چشم انداز آتی کشور پاسخ داده است. از آقای کروبی سئوال شد که آیا با یک حکومت سکولار موافق است که در آن، ضمن احترام به همه ادیان، دین از سیاست جداست و یا از نظرات آیت الله روح الله خمینی و آیت الله علی خامنه ای حمایت می کند که گفته اند "دیانت ما عین سیاست ماست؟ آقای کروبی گفت که خود شخصا طرفدار حکومت دینی است که در آن ارکان نظام بر آرای مردم استوار باشد اما در عین حال افزود "اینکه چه حکومتی باشد یا نباشد، آن به مردم مربوط است و می توانند هرگونه حکومتی را که برای خود مناسب می دانند تعیین کنند. وی در عین حال گفت که از آنجا که اکثر مردم ایران مذهبی هستند، به اعتقاد او، حکومتی را می خواهند که در آن قوانین دینی اجرا شود همین شخص در همان مصاحبه دریک گردش 180٪ برعکس گفته اول خویش به صورت زیرکانه درادامه مطلب مردم ایران را مردم طرفدار دین وحکومت دینی میداند. ای طرفداران سینه چاک شیخ کروبی و میرحسین موسوی این آقایان نه راه خروج از نظام را دارند! بلکه  به دنبال راهی به داخل نظام هستند! البته به دوران عصر طلایی خمینی، وکسی نیست به شیخ کروبی بگویددراین33سال دین چه تاجی جز تاج بدبختی برسر مردم گذاشت که شما می دانید مردم خواهان حکومت دینی هستند؟ خطاب من با این مطلب نه به آن دسته است که ازماهیت این دوشخص آگاه هستند و سنگ این دوشخص رابه سینه میزنند، بلکه خطاب بنده به افرادی است که نمی دانند خواسته این دو شخصیت چیست! آن زمان که این اشخاص در جمهوری اسلامی جولان می دادندبسیاری ازمبارزان ایران زمین درحال شکنجه و جان دادن در زندان ها بودند!  بگذریم مطلب طولانی شد. درآخر مطلبم به طرفداران همه گروها از سلطنت طلب...تا مجاهدین....و طرفدارن آقای میرحسین موسوی و آقای شیخ کروبی اعلام می دارم حاضربه پاسخگویی درمورد نوشته خویش هستم. وزحمت پاک کردن مطلب را از وبلاک نکشید‍! هربار مطلبی دیگر درباره این دو عامل نظام ، وبه خاطر قدرت مخالف سیاستهای فعلی نظام می نویسم . وپای همه عواقب عمل خویش مانده ام. چون این بنده کمترین خاک ایران، بالاتر از هرشخص وگروهی وطن خود را می دانم. دولینک مطلبی را که به مناسبت 22خرداد، درسایت بالاتریتن وآزاده گی گذاشتم وعده ایی، به اسم فعال و دراصل دلال بانفوذ در وبلاک اینجانب مطلب را حذف کردند می گذارم.تا شاهدی برادعای بنده باشد.
باز مانند همیشه درآخر مطلبم فریاد می زنم زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر