درود بردوستان. ( بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگذرد)
از زمان برپایی این نظام به ظاهر دینی و درباطن بی دینی. چیزی جز زندان وشکنجه وسرکوب برای مردم ایران به ارمغان نیاورد! هرچند در هنگام مبارزه با نظام قبل قرار برایجاد چنین نظامی نبود، وهدف رسیدن به حکومت ارمانی و رهایی بخش از ظلم ستم درمیان بود. اما به محض پیروزی، عده ایی به اسم دین سوار برموج عواطف مردم شدند، مهار حکومت را به دست گرفتند، و به انسو که تمایل داشتند مسیرنظام را سوق دادند. و در این مسیر از هیچ جنایتی کم نگذاشتند. میتوانیم به طور خلاصه نگاهی گذرا، از اول انقلاب تاکنون به تعداد احزاب بیندازیم. در33 سال قبل هنگام برچیده شدن حکومت سابق. شما اگربه دقت بنگرید انواع واقسام احزاب و گروها بودند، از احزاب توده،اسلامگراها تا گروهای مجاهدین خلق، احزاب ملی و بسیاری از گروها واحزاب دیگر. اما در طی این 33سال عوامل فریفته قدرت و به دست گرفتگان مهارقیام تازه به سرانجام رسیده مردم،هر کدام از گروها و احزاب رابا دسیسه هاو نقشه های شوم خود یا با زدن تهمت از رده خارج کردند، و یا کار را تا انجا بالا بردند، که چه بسیار خونها که به ناحق بر زمین ریخته شد! چه بسیاربی گناه به جرم اظهار نظردر دخمه های زیر شکنجه ها جان دادند! چه عزیزانی که پیکر انها بر روی طناب دارهایی که برپا کردید به رقص درامدند! الان بعداز این همه سال اگر بنگریم تعداد احزاب واقعی در نظام جمهوری اسلامی به اندازه انگشتان یک دست نمیشود! تنها دو حزب اقتدارگرا و اصلاح طلب مانده بود! که حزب اصلاحات را هم به اسم عوامل فتنه بدور انداختند و ان عده ایی هم که به اسم اصلاح طلب مانده اند در باطن فرصت طلبانی بیش نیستند! و الان تنها حزب اصولگرایان هستندکه همچون لیوانی شکسته هرکدام به تکه ایی تبدیل شده! نظامی ساختید وبرپا کردیدالبته، بر روی باد. نظامی که تخم ان را با کینه کاشتید و با خون عزیزان ایران ان را ابیاری کردید. هرچند که این تخم ریشه درباد دارد نه درخاک! این باد که همان خشم مردم است دیگر نزدیک به طوفان شدن است! اما افسوس که خود را به خواب غفلت زده ایید.
در حکومتی که بدون هیچ قاعده وترتیب خاصی باشدودر ان سیاست فریب حرف اول رابزند هر کس خود را مسلط بردیگران میداند! واکنون این نمونه حکومت کاملا اشکار است مثلا شهر قم را مدرسه حزه علمیه قم پادشاهی میکند، مشهد را دارو دسته واعظ طبسی و هر گوشه کسی میخواهد با چاپلوسی رهبر سیاست خود را پیش ببرد! در این نوع حکومتها نا بسامانی و بی بندو باری بیداد میکند، اما عوامل اینگونه نظامها یا به روی خود نمی اورند! یا مقصررا بیگانگان میدانند! در جایی هم که زیاد سخت شود ان را دشمنی و دسیسه برای حزب یا گروه خوداز طرف گروهای رقیب میدانند! هیچکس بی لیاقتی خود را پذیرا نیست! در این شیوه از حکومتها ی خونریز وتوتالیتردرورغ گفتن با وقاحت خاصی صورت میگیرد. وقاعده این نوع حکومتها در دروغگویی این است که دروغ شما هرچه بزرگتر باشد باور ان برای مخاطب ساده تر است.ویا با دادن جوابهای سربالاسعی در رد گم کردن افراد را دارند؟
مثلا: "اقای خامنه ایی" خود را ازیک مقام جزتا یک نائب ازطرف خدا بالا می برد، ومردم ساده ومقدس نما باور میکنند! بعداز ان هرجنایتی ایشان کنند یا به فرمان ایشان صورت بگیرد، درجامعه یا مورد قبول است ویا توسط عواملی که شستشوی مغزی از طرف ایشان شده انده با زبان نرم گفته میشود ویا با زبان قهری که همان ادامه حذف فیزیکی وابیاری این درخت فریب است باخون مخالفان درختی که ریشه ایی درخاک ایران وبین مردم ندارد! بلکه ریشه درباد وخشم مردم دارد. "اقای احمدی نژاد" برای مقدس جلوه دادن خود هاله نور را دور خود میبیند! گرانی را منکر میشودو ان را توطئه بیگانگان ویا مخالفان خود میداند! در این میان فقر وفحشا روز افزون میشود، وحتی کار خانواده ها به تن فروشی میرسد! ایشان حذف یارانه ها را کار امام زمان میدانند وپول ان را باخیروبرکت در این میان مردم ساده دل این دروغ بزرگ را باور میکنند، حتی اگر سختی هم پیش بیاید برای مردم ان را خواست خدا میدانند گویی خدا از عذاب بنده های خود لذت میبرد! "اقای احمدخاتمی" درنمازجمعه میگوید: شکنجه را جوانان مادر دوره شاه ندیدندواز کسانیکه دران زمان در زندانها رفته اند بپرسید ببینیدچه روزگار سیاهی برمردم بوده، و میگوید احترام به کارگران در این نظام بسیاربیشتر از نظام شاه است.... این درحالی است که بسیاری از کسانیکه در زندانهای شاه بودندو در این نظام هم خدمت کردند درسخنان خود بارها اعلام کرده اند، وضعیت رفتار در زندانهای نظام شاه بسیار عادلانه تر و با احترام بیشتری نسبت به این نظام بوده است! درباره احترام به گارگر"اقای احمد خاتمی"میگوید دراین نظام به کارگرها احترام گذاشته میشود مثل اینکه فراموش کرده اند قبل از این نظام در ایران انواع واقسام گارگاها وکارخانه ها بود فرش دست بافت ایران اولین فرش در دنیا بود، کفش ملی بعداز کفش ایتالیایی در دنیا نمونه بودنساجی ایران مشغول بکار بود. ولی اکنون کارگاه وکارخانه ایی نمانده که کارگر احترامی داشته باشد! کارگر الان در نظام جمهوری اسلامی نقش برده رادارد! و حکومت سالها است از ترس اعتراضات کارگری اجازه تجمع در روز کارگر به کارگران نمیدهد! و این اقا نمیگوید چرا اگر اینگونه که شما میگویید است، از تجمع گارگران چه ترسی دارید؟ این عواملی را که بیان کردم نشان دهنده چیست؟ جز این است که نظامی که اکنون برسر کار است جزء حکومتهای خودکامه و دروغگو است، وایا نشانگر بی بنیان بودن و ریشه دار نبودن این نظام فاشیستی نیست؟ شما نظامی ساختید، اما چه فایده، ریشه درخاک ایران ندارد، ریشه درباد وقهرمردم ایران دارد. به امید نا بودی این نظام ظلم. باز هم مانند همیشه میگویم زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر