درودبر دوستان. ( بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگذرد)
چندی قبل دوست عزیزی بنام (نغمه ازاد) درقالب یک ایمیل سوالات ، نظرات و انتقاداتی از این بنده کردند، و فرمودند متن ایمیل را : از طرف گروهی است که مدافع جنبش سبز هستند. من تا جایی که امکان داشت قسمتی از سوالات ایشان را پاسخ دادم سوالاتی که تاحدودی جنبه عمومی نداشت. قرار براین شد دراولین فرصت مطلبی بنویسم وجواب انتقادات ونظرات ایشان را بدهم. البته به اصرارخودشان با درج نامشان که ایشان بدانند، من ایمیل ایشان را پاسخ دادم. دراین چند روز به علت وجود کار ونوشتن دو مطلب که مسئله روز جامعه بودازجمله. ( جوابی به بیانیه "اقای مهندس حشمت الله طبرزدی و مطلب اینترنت راقطع کنید)جواب دادن به ایمیل این دوست عزیز به تاخیر افتاد. در همین جا از این دوست عزیز عذرخواهی میکنم. و جواب ایمیل ایشان را میدهم. و از ایشان میخواهم،هر کدام از بحثهای نوشته شده در ایمیل را که جواب ندادم، ویا اشتباه سوال ایمیل را مطرح کردم، ایشان میتوانند کامنت، پیام ویا ایمیل بزنند تا ان را تصیح کنم.
اول .ایشان در قسمتی از ایمیل از بنده سوال کرده بودند؟ هدف گروه شما، از فعالیت چیست؟ وبه دنبال چه ارمان و ارزویی هستید؟
دوم ایشان انتقاد شدیدی کرده بودند از عکس پروفایل من وچرا، در مطالب خودم اززندانیان عزیز سیاسی وقتی یاد میکنم، "اقای طبرزدی" را وعده دیگری را یاد میکنم و حتی از "اقای ایت الله کاظمینی بروجردی" یاد میکنم، اما نامی از "اقایان موسوی" و"حجه الاسلام کروبی" به گفته ایشان رهبران جنبش سبز نمیبرم وحتی به اقای ایت الله العظمی کاظمینی بروجردی اهانت هم کرده بودند که در این مطلب جواب خواهم داد
سومین مطلب ایشان این بود که جامعه اگر در قیام88به حرکت افتاد. خواست "اقایان موسوی و کروبی برای تغییر نظام بود. و شکست این حرکت را به عهده فعالین واز جمله اقای طبرزدی و.....دانستند و این عزیزان را متهم به کم کاری کردند.
( فاش میگویم ازسخن خود دلشادم بنده عشقم وازهردو جهان ازادم)
سوال اول دوست عزیز خود را اینگونه پاسخ میدهم. من کسی نیستم، که به ما شدن رسیده باشم. عضو هیچ حزب وگروهی نیستم. ما شدن را در رسیدن به اتحاد میدانم. اکنون هم در جامعه داخل و خارج چیزی به عنوان اتحاد مشاهده نمیکنم، که بگویم هدف ما این است. پس من، من هستم. ومن یک ایرانی عاشق وطنم ایران هستم. و هدفم تعویض این حکومت دیکتاتوری، بصورت مسالمت امیز است. هرچند میدانم این امر ناممکن بنظر میرسد. وحتما در این راه باید هزینه بدهیم. چون سران این نظام توهمی بیشتر ازقذافی درسردارند! وشاگردشان بشار اسد نمونه ایی از خوی جمهوری اسلامی ، را نشان میدهد. وارمان و ارزوی، من داشتن کشوری ازاد و به دور از هرگونه تبعیض است.
سوال دوم شما. انتقاد شدید به عکس "اقای طبرزدی" واستفاده نکردن از عکس اقایان «موسوی و کروبی». ونام بردن از بعضی زندانیان و نام نبردن ازبرخی دیگربود. من فرد گرا نیستم، بنده تکثرگرا هستم " اقای طبرزدی" برای این بنده، سنبل استقامت ومقاومت است. و پای گذاشتن در راه خدمت به وطنم را مدیون حرکتهای ایشان میدانم. و اگرعکس پروفایل وبلاک وفیس بوک اینجانب، (مزین) به عکس "اقای طبرزدی " است دوست دارم این سنبل مقاومت را همیشه پیش رو داشته باشم، وبدانم عزیزانی چون ایشان درکشور خود داریم، واین امرباعث دلگرمی برای من است. ویا در نوشتن مطالب یاد میکنم از بعضی از زندانیان، از جمله " اقای طبرزدی" و "ایت الله العظمی کاظمینی بروجردی" این دو عزیز را جزءکسانی میدانم که موقعیت برای پیشرفت داشتند در این نظام، اما از حق خود و راحتی خود بخاطر دفاع ازحق مردم گذشتند. زمانیکه این دو عزیز روبروی این نظام ایستاده بودند، اقای کروبی و موسوی در نظام درحال خدمت کردن بودند. اگربخواهیم عکس ، شهدا، مبارزان، وزندانیان راه ازادی ایران زمین رادر وجب به وجب ایران بگذاریم قسمت اعظم خاک ایران را فرا میگیرد. حال گذاشتن عکس همه در یک صفحه فیس بوک ویا وبلاک جای خود دارد! انزمان که ان مبارزان در زیر شکنجه جان میدادندو در زندان عمر سر میکردند. اقایان موسوی وکروبی در دفاع از نظام عمر سر میکردند. حال شایسته است عزیزانی که سابقه زندانی رفتن وشکنجه شدن انها نزدیک، ودرجاهایی به اندازه سابقه خدمت، اقایان موسوی و کروبی به نظام است، را فراموش کنیم؟ و بزرگنمایی از نام وعکس اقایان موسوی وکروبی کنیم؟ مگر قرار است، بت سازی کنیم و دوران خمینی جدیدی راه اندازی کنیم؟ بعد دور از ادب است "اقای ایت الله العظمی بروجردی" که از نظر مبارزه با این نظام سابقه طولانی دارد، و زجرها متحمل شده و هنوز در بدترین شرایط ، روحی وجسمی در زندان است، را شما به باد بهتان وهجمه بگیرید. در صورتیکه به سابقه پاکی باشد، سوابق مبارزه هر شخص بیانگر پاکی ان است. شعارهای من وشما نه ارزشی به دلسوزان مردم میدهد. ونه با توهینهای ما ارزشی از ان عزیزان کاسته میشود.
جواب سوال سوم شما. دوست عزیز. کاملا با ان مخالفم قیام سال 88 بخاطر تغییر نظام نبود، بلکه بخاطر گرفتن رای از نظام بود. در مدت 8ماه قیام اقایان موسوی وکروبی درکدام سخنرانی اظهار داشتند: هدف ما تغییر نظام است؟ جز اینکه می فرمودند: هدف پس گرفتن رای مردم است. وشعارهای اول قیام هم (رای مرا پس بدهید بود) من قصد بی حرمتی به این دو بزرگوار راندارم. این دو شخص برای من قابل احترام هستند اما من طرفدار این عزیزان نیستم. قابل احترام هستند، بخاطر اینکه فجایع و کشتارها توسط نظام درسال88 را اعلام کردند. اما مورد حمایت از طرف من نیستند چون با اصل نظام مخالفت ندارند مخالفت این دو شخص با سیاست فعلی نظام است. و دوران خمینی را دوران طلائی میدانند. من نمیدانم کدام قسمت دوران حکومت خمینی طلایی بود؟ اما خوشحال میشوم هرکس که میداند به اینجانب این عصر طلائی را توضیح دهد؟ حتی شما دوست عزیز خانم نغمه ازاد . 1 وقتی که "اقای خمینی" افسران و وفاداران به حکومت سابق را بدون، دادگاهی بر روی پشت بام مدرسه رفاه تیرباران میکرد؟ 2. ایا دوران طلائی سرکوب مردم کردستان در دهه 60بود؟ 3 قتل عام در زندانهادرسال67 دوران طلائی بود که هنوز اماردقیق وجایگاه کشته شده گان معلوم نیست؟ وبسیاری دیگر از کشتارها. 4 شاید دوران طلایی زمانی بوده که اقای لاجوردی بنام جلاد اوین اعلام میکرد، در زندان ما استخر و سونا وجکوزی داریم؟ و یا اقای حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان معروف به حسین جناقی درشکنجه گاهای نظام جناق بینی بازداشتیها را خرد میکرد؟ برای دانستن عصر طلایی جای دوری نمیرویم نامه ایی که اقای دکتر مهدی خزعلی درجواب پسر ایت الله منتظری درهنگام اعتصاب غذا نوشتند ودعای خیر زندانیان برای پدرایشان را یاد اور شدندکه در همان دوران طلائی در زندانها بودندو هنوز هستند خود نمایانگر ان عصر طلائی است. شکست اعتراضات کم کاری نبود بخاطر چند دستگی بود بخاطر این بود که اقایان موسوی وکروبی مواضع خود را بطور کامل مشخص نکردند. حرفشان پس گرفتن رای بود و بعداز کشتار مردم توسط نظام جوابگویی نظام به این اعمال، را خواستار شدند. اما حرف اکثر فعالین و مردم تغییر اساسی و ریشه ایی نظام را میخواستند. و در این بین عده ایی به ظاهر اصلاح طلب کاسه داغتر از اش شده بودندو درخارج از کشور قیام رابه نفع خود مصادره میکردندو ارث خود میدانستند. اقای طبرزدی از سال 74تا بعداز محرم88که بازداشت شدند11سال در راه خانه، سلول انفرادی وزندان بودند. ایشان وامثال ایشان مواضع مشخص ومعلوم داشتند مقابله با نظام وبه محاکمه کشیدن سران نظام بوده وهست، این معلوم نبودن مواضع اقایان موسوی وکروبی، و طرفداران خارج نشین اصلاح طلب وچند رو بازی کردن عده ایی دیگر ازجمله سید محمد خاتمی سبب ساز شکست شد. و نظام هم از همین فرصت و سردرگمی، ومعلو نکردن مواضع اقایان.بسیاری از عزیزان این سرزمین در خون خود غلطاند و بسیاری از فعالین شجاع ما راهی زندان کرد، وبسیاری مجبوربه کوچ اجباری از وطن شدند. وفراموش نکنیم که خیانتی که اقای محمدخاتمی کردبرای شرکت درانتصابات، و حتی انقدرنظام این شخص رابی ارزش دانست که رایهای صندوق ان حوزه را باطل اعلام کرد، وچاپلوسی ایشان برای نظام به ثمرننشست. امثال این اشخاص کم کاری چه عرض کنم . خیانتکاری کردند. مطلب طولانی شدو من هنوز نتوانستم توضیح کامل دهم. اما خانم نغمه ازاد. انچه تفسیر وتحلیل من بود را تا جایی که امکان داشت نوشتم، اگرجایی از ان مشکل دارد حاضر به پاسخگویی هستم.
زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده (ستار)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر