تا آنجا که در طی
تاریخ مرسوم بوده، لقب دزد را به کسی میدادند که، ازسرناچاری ونداری، از دیوار خانه
ایی یامغازه ایی بالا رفته باشد. پول ویا اجناس آن محل را برده باشد ویا قصد بردن آنها
را داشته باشد. بیشتر این افراد هم انسانهایی هستند، از طبقه پایین جامعه، بیکار و
شرمنده خانواده هستند، . وجرم این افراد هم به نام
دین که آقایان برسر ما گماشته اند، از زدن شلاق،قطع انگشتان شروع میشود، تا اعدام.
وبقیه کارها در نظام جمهوری اسلامی دزدی محسوب نمیشود. و همینطور که، از سطح انسانهای
فقیر دور می شویم و به سطح اجتماعی بالاترجامعه میرویم اسم دزدی تغییرمیکند!
همینطور که از نام فقرا دور می شویم و به تغییر نام اغنیاء می رسیم ، همینگونه از اسم
دزدی نیز دور میشویم،و نام دزدی القاب زیباتری می گیرد. با اینکه عمل وکار آنهابالاتر
وبدتراز دزدی میشود ،جرم آنها هم کمترمیشود،و قصاص انها سبکتر. اما درعمل کار این اشخاص
از دزدی سنگین تراست، وبدتر.اما اسم عمل آنها مترقی تر است وجرم آنها کمتر!
مثلا،شخصی، برای به دست آوردن اموال کسی یا
کسانی چک بی اعتباری صادر میکند اموال شخص
و یا اشخاص را به یغما میبرد.هیچگاه شما نام دزد رابر این شخص نمی شنوید! که در قانون
ویا درجامعه برآن شخص بگذارند! اسم کار این شخص یا اشخاص میشودجاعلان چک بی محل و
عمل آنها میشود کشیدن چک بلامحل ، قصاص آنها هم میشود زندان تا زمان پس دادن اموال
شاکی، که شاکی مال از دست داده وقتی میبیند با زندان ماندن شخص چیزی ، به دست او نمی
رسد رضایت میدهد شخص بیرون بیاید، که شاید به مرور زمان پول ویا اموال خود راپس بگیرد.
درمورد دیگری شخصی ویا اشخاصی با تبانی کردن اموال شخص دیگری را از چنگ او در میاورندومبلغی
هم به او نمی پردازند، باز دراینجا هم نام این اشخاص دزد محسوب نمیشود. به این اشخاص
لقب بالاتری میدهند، میگویند کلاهبردار،
قصاص این افراد هم می شود پس دادن مال. از این نوع اعمال والقاب بسیار است اما گفتن
همه از حوصله خواننده مطلب خارج است.این نوع سرقتها برای افراد متوسط جامعه است
نوع دیگر دزدی که برای افراد بلند
پایه مملکتی است البته سرقتی با وسعت عظیم و نامی دیگر! . مثلا به چپاول بردن اموال
عمومی یا خصوصی ، زمین ویا زمینهای وسیعی را یکی از سران نظام ویا آقازاده سران نظام،
بدون هیچ مدرک وسند قانونی به نام خود میزند، و آن زمین را به افراد دیگری میفروشند.
به این شخص هم نمیگویند دزد! میگویند زمین خوار! و در این میان بیچاره صاحب اصلی زمین است که هرچه آدم ضعیف تری باشد. پس گرفتن پولش
برایش گران تمام میشود! وحتی به قیمت تحدید و از بین رفتن جانش هم میرسد؟ چون آن آقازاده
ویا سران مملکتی جزء اشخاص پرنفوذ جامعه است، و کسی حق شکایت ازآنها را ندارد! حتی
اگر شکایت کند راه به جایی نمی برد و امکان از دست دادن جان را هم برای خود می خرد. نمونه دیگر اینگونه دزد یها . دزدی، 123میلیارد تومانی اقای محسن رفیق دوست از بانک صادرات دراوائل
دهه70 است که به اختلاس3-2-1معروف شد. ویا اقای شهرام جزایری که با دادن رشوه تا حیاط
خلوت خامنه ایی هم رسیده بود...... ونمونه اخرش دزدی3000میلیارد تومانی که دادگاه آن
تا امیر منصورآریا پیشرفت و بقیه جزپرنفوذان بودند و از خطر دادگاهی شدن در امان
ماندند. لازم به ذکر میدانم اظهار کنم نام این عمل را دزدی نمیگذارند. میگویند
اختلاس شده است. اختلاس هم یک کلمه عربی است، و جای تعجب اینجا است که کلمه ایی است
تازه به میان آمده ومعنی کاملی ندارد، اما معنی کلی ان زدودن و یا ربودن میشود.
نوع دیگر دزدی دزدی مقدس است!نام این دزدی به نام جهاد در راه خدا است. این بدان معنی است که پول و ثروت کشوری خرج
در راه جنگ و برپایی خونریزی وبرپا کردن آشوب به نام خدا میشود. خودجهاد هم کلمه عربی است ومعنی آن تلاش وکوشش
است اما وقتی کلمه مقدس به آن اضافه میشود
و یا بدون اضافه شدن کلمه مقدس ، ما ایرانیان چون معنی جهادرا به عنوان جنگ درراه خدا
میدانیم،بدون چون وچرا آن را مقدس میدانیم. مثلا.
8سال جنگ ایران وعراق طول کشید ونام
جهادحق علیه باطل برآن نهادند. در این زمان طولانی بسیاری از سران نظام، نظام با باخرید
اسلحه از کشورهای مختلف، همان اسلحه ها را باقیمت چند برابر به ایران میفروختند، وبرای
خود ثروت باد آورده جمع آوری کردند. امثال آقای رفسنجانی، بچه های اقای رفسنجانی،همراه
با فرزندان خامنه ای،آقای ناطق نوری فرزندان وی،
اقای سردار رفیق دوست وبیساری دیگر که از این جهادمقدس به فیمت خون مردم
ایران وآواره گی مردم به ثروت رسیدند. نوع دیگری از جهاد، یا همان دزدی درحال حاضر
میتوانیم ببینیم . سران نظام جمهوری اسلامی با دادن پول وثروت ایران وایرانی ، به گروهای
تروریستی، چون حماس وحزب الله.... باعث جنگ وخونریزی میشوند. نام این دزدی خود را هم کمک به جهاد در راه خدا مینامند. نوع دیگر دزدی. نظام جمهوری اسلامی از مردم خود
به طریق بی سروصدا است. مثلا اینترنت را شرکتهای تحت کنترل سپاه به مردم میدهند، پول
آن را از کاربران میگیرند، اما اینترنت را به انها نمیدهند! هر وقت بخواهند اینترنت
را قطع میکنند! یا سرعت ان را کم میکنندو یا آن را تحت کنترل قرار میدهند! اما کاربرحق
اعتراض نداردو نمیتواند پول مدتی که اینترنت را نداشته ندهد؟ چون اینترنت را از کاربر
میگیرند وآن را قطع میکنند. این دزدی رامبارزه باجنگ نرم می گذارند!
در اخرمطلب اگر بنگرید میبینید، همه این
اسمها و اعمال درعمل همان دزدی است فقط ظاهر
و اسم آن تغییرمی کند. وتازه اگر در باطن کار برویم ، می بینیم کسی که دزد خوانده میشود،
برای شرمنده نبودن، جلو زن وبچه اش ازبیکاری وفقر دست به چنین کاری میزند. کارش باشرف
تر و با انصاف تر از بقیه اشخاص است. چون همان اشخاص بالا که دزدی را با نامهای مترقی
انجام میدهند، با چپاول اموال ایران وایرانی حق این شخص اول، وضعیف را با هر روش میگیرند،
و با نا امن کردن فضای اقتصاد جامعه، باعث بیکاری و فقر درجامعه میشوند. و شخص اول
بخاطر سیر کردن شکم خود و خانواده خود، وبخاطر
نبودن کار،مجبور دست زدن به دزدی میشود. کدام
دزدی با شرف تر است؟ دزدی که برای سیر کردن
شکم خانواده خود تلاش میکند؟ یا دزدی آن
است که به قیمت گرسنه نگه داشتن مردم کشورثروت ملی خرج تروریستها میشود؟ آن کس دزد است که بخاطر چپاول ثروت ایران به
دست عده ایی وبوجود امدن فقردست به دزدی میزند،
تاشکم زن وبچه خود راسیرکند؟ ویا دزد انکسی است که ثروت کشوری را به تاراج میبرد، ودست
به هر جنایت وخونریزی میزند؟
زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم
فدای ایران
نویسنده شهاب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر